در سفر چه چیزهایی یاد میگیریم
۱۴۰۰/۰۵/۱۸زاویه دید متفاوت در سفر
یکی از اصلی ترین و بهترین چیزی که سفر به انسان می آموزد زاویه دید متفاوت نسبت به همه چیز است. در واقع سفر علاوه بر گسترش افق دید عمق خاصی به نوع نگاه آدمی می بخشد. در طول سفر به این نکته می توان پی برد که خوشبختی چیزی فرای مادیات و دلبستگی به داشته هایی چون ماشین، تلفن و یا لباس است. در طول سفر بارها به دست می آوریم، بارها رها می کنیم و این چرخه ادامه دارد. می آموزیم که سهم مسئولیت خود را ببینیم و آن را بپذیریم. خود مراقبتی را می آموزیم. کسب تجربیات و مهارت های جدید در زمینه های گوناگون را می توان به عنوان بزرگ ترین دستاورد سفر تلقی کرد.
رها کردن منطقه امن با مسافرت
برای بسیاری شاید رویارویی با ناشناخته ها بسیار استرس آور، ترسناک و یا حتی هیجان انگیز باشد. زمانی که به دل ناشناخته ها سفر می کنیم گویی دوباره از نو زاده می شویم و چون کودکی به کشف جهان پیرامون خود قدم برمی داریم. عطرهای جدید را می بوییم، دیدنی های تازه را می بینیم، مزه های تازه را کشف می کنیم، صداها و اصوات ناشناخته را می شنویم. لذت آشپزی کردن و یاد گرفتن رسپی های مختلف با سبزیجات و ادویه های معطر، یاد گرفتن زبانی جدید برای گسترش ارتباطات، پیدا کردن دوست در سوی دیگری از دنیا با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف و در نهایت کوله باری از تجربه ماحصل در آغوش گرفتن ناشناخته ها و روبه رو شدن با آن هاست.
یادگیری مهارت های زندگی
مهارت های اساسی و مهم زندگی در طول سفر در قالب عملی در شما نهادینه می شود. خودآگاهی، ارتباط موثر، جرات ورزی، مدیریت خشم و استرس، اعتماد به نفس و در پی آن عزت نفس، مقابله با خلق منفی، خلاقیت و تفکر انتقادی و در نهایت حل مساله 7 مهارت کاربردی ست که می توان اثرگذاری آن را در تمامی جنبه های زندگی شاهد بود. زمانی که از روحیات، درونیات و خلق و خوی خود آگاه می شویم قادریم تا با دیدی بازتر و نگاهی عمیق تر به زندگی ادامه دهیم. استقلال، آزادی و قدرت بزرگ ترین رهاورد سفر است. مهم نیست تور ایرانگردی را انتخاب کرده یا با هزینه بیشتر تور اروپا را انتخاب کنید در هر صورت مهارت های زندگی در سفر به خوبی آموخته می شوند.
آموختن مهمترین ویژگی سفر
در پس هر سفری شما هم معلم هسنید و هم محصل. هم می آموزید هم به شما درس هایی آموخته می شود. برای چند دقیقه چشمان خود را ببیندید و مانند آلیس در سرزمین عجایب درهای پیش روی خود را برای اکتشاف در دنیایی جدید باز کنید و کارهای جدید و متنوعی انجام دهید کارهایی که تا کنون انجام ندادید. سفر شما را به فراتر رفتن از وجود خود و غرق شدن در دنیای دیگر سوق می دهد. همان گونه که سعدی گرانمایه فرمود: بسیار سفر باید تا پخته شود. شاید یکی از عوامل اصلی ترس، رویارویی با ناشناخته ها باشد در طول سفر نگرش ها و دیدگاه های متعصبانه و متحجرانه ما با آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کنار گذاشته می شود. باورها و ارزش های جدید در ما نهادینه یا تقویت می شود تا جایی که ذهن و روح غنی می شوند. مادامی که سفر می کنیم هرگز فرآیند یادگیری متوقف نمی شود.
نه به زندگی ماشینی با طبیعتگردی
شاید شما هم داستان پیرمرد ماهیگیر مکزیکی و تاجر آمریکایی را شنیده اید. تاجری آمریکایی در مکزیک به پیرمردی برمی خورد. او می بیند که پیرمرد ماهیگیر به جز چند ماهی چیز دیگری به دست نیاورده است بنابراین از او می پرسد: چقدر برای گرفتن این ماهی ها طول کشید؟ پیرمرد می گوید: کمی. تاجر می پرسد: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا ماهی بیشتری به دست بیاوری؟ ماهیگیر در جواب می گوید که همین میزان برای سیر شدن او و خانواده اش کافی بود. باز تاجر مصرانه می پرسد: با وقت باقیمانده خود چه می کنی؟ پیرمرد ماهیگیر گفت: بیشتر می خوابم، بیشتر با کودکان خود بازی می کنم و زمان بیشتری را برای زندگی و دوستان می گذارنم. تاجر گفت: من در هاروارد درس خواندم می توانم به تو کمک کنم. اگر تو ماهی بیشتری بگیری می توانی قایق بزرگی بخری و بعد قایق های بیشتر، به جای فروش ماهی به واسطه ها خودت به صورت مستقیم آن ها را می فروشی و کار و کسب خود را شروع می کنی و در نهایت با تاسیس کارخانه دامنه فعالیت خود را بیش از پیش گسترش می دهی. بعد از 15 تا 20 سال سهام شرکت را با قیمتی بالاتر می فروشی و بازنشسته می شوی بعد در دهکده ای کوچک ماهیگیری می کنی، با بچه ها بازی می کنی و زمان بیشتری را برای زندگی و دوستان می گذاری. پیرمرد ماهیگیر نگاهی به تاجر کرد و گفت خب من همین حالا هم همین کارها را می کنم! این داستانی تامل برانگیز بود از دنیای امروز و مردمانی اسیر در سرعت و شتاب زندگی ماشینی. شاید تماشا و تامل در منظره طلوع و غروب خورشید، لمس گلبرگ یک گل، آبتنی کردن در دریاچه ای دور و لمس زیبایی های طبیعت و جاذبه های آن و ... نوعی فرار رو به جلو برای رهایی از حل شدن ذره ذره در یک سیستم معیوب باشد.
درس صبر با سفر
صبر یکی از مفاهیمی ست که در زمانه ما گم شده است. در این وضعیت ابهام آور اصیل ترین کاری که می شود انجام داد صبر و تمرین صبوری ست. سفر به ما صبوری کردن را در قالب کارهای کوچک می آموزد. اینکه بتوانیم از موانع کوچکی که بر سر راه ما قرار میگیرند درس های ارزشمندی به ما در درازمدت می دهد. صبر کردن در صف طولانی فرودگاه یا یک فروشگاه و سرگرم کردن خود با کتاب خواندن، نوشتن و کارهای دیگر به جای غر زدن و شکایت از وضعیت موجود و یاد گرفتن مفهوم انتظار، صبوری در برابر ناامیدی های کوچک که شاید زمان لازمه باز شدن گره آن باشد شاید بتواند ابعاد جدیدی از شخصیت شما را به دیگران و حتی شریک زندگی شما بشناساند.
یادگیری تعادل با مسافرت
سفر آدمی را به تعادل می رساند. اگر شخصیتی خجالتی و کمرو دارید، از صحبت کردن در جمع می گریزید، اگر شخصیتی به شدت دقیق، منظم و غیرقابل انعطاف دارید، اگر دوست دارید همه چیز را کنترل کنید، اگر توان حل مساله ندارید سفر به شما یادآوری می کند که بسیاری از امور مانند مریض شدن، گم شدن لوازم و وسایل ضروری، تاخیر در پرواز و ... غیرقابل پیش بینی هستند بنابراین باید در لحظه تصمیم مناسب را با دیدی همه جانبه و کلی با اتکا بر قدرت خلاقیت خود گرفت. به اهمیت این جا و این لحظه پی برد. به قول سهراب سپهری عزیز زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است. به عبارتی باید در شرایط استرس زا توان تحلیل منطقی خود را افزایش داد، انعطاف پذیر و سازگارتر شد، پس یک ماجراجویی خودجوش و چالش های آن شاید یک راه درمان برای مقابله با ترس ها و رسیدن به تعادل باشد.
تعامل با دیگران در مسافرت ها
در سفر می توانیم یاد بگیریم که با افراد غریبه دوست شویم، یک مکالمه را آغاز کنیم، به داستان زندگی آدم های مختلف گوش دهیم، زبان مشترک با هم پیدا کنیم، آداب و رسوم و فرهنگ های مختلف راتجربه کنیم، در جشن هولی Holi Festival هندی ها شرکت کنیم و رنگ بپاشیم، با مردم تایلند در فستیوال یی پنگ Yi Peng فانوس های درخشان خود را به آسمان بفرستیم، در فستیوال روز مرگ یا دیا د مرتس Día de Muertos مکزیکی ها برخلاف بعضی کشورها برای رفتگان جشن و مراسم شادمانی به پا کنیم، با کارناوال ریو در برزیل به رقص و آواز بپردازیم و از شاهکارهای هنری به خصوص هنر معماری الهام بگیریم. به طور کلی خود را جزیی از یک کل در این عالم نامتناهی بدانیم و به این نتیجه برسیم که همه ما چندان متفاوت نیستیم.
تامل در زندگی با سفر
سفر ما را به تامل وا می دارد. می توانیم در زمان حال زندگی کنیم و با دیدن اثری به گذشته سفر کنیم و در احوال مردم آن دیار نظر کنیم. لشکرکشی ها و جنگ هایی که انسان ها در اثر حرص و طمع بر هم تحمیل کردند و موجب رنج یکدیگر شدند را در آثار تاریخی به جا مانده در شهرها و روستا ببینیم، به بلایای طبیعی که باعث ویرانی های گسترده بر روی این کره خاکی شد نگاه کنیم، کشورهایی را ببینیم که صلح را علاوه بر مردم خود به محیط پیرامون خود نیز تزریق می کنند، گیاهانی را ببینیم که در بیابانی بی آب و علف رشد کردند، به مفهوم مرگ و زندگی در طبیعت عمیق تر نگاه کنیم. آنچه از دنیا گرفتیم تجربه بود، آنچه به دنیا می دهیم آفرینش است. از خود بپرسیم ما قرار است چه چیزی را برای نسل های بعد از خود به یادگار بگذاریم؟!
سخن فاینداتور
آیا شما اهل سفر هستید؟ چه درس هایی از سفر آموختید؟ بزرگ ترین و خطرناک ترین چالشی که در طول سفر داشتید چه بوده است؟ چه جاهایی را برای سفر پیشنهاد می دهید؟ برای سفر اهل طبیعتگردی هستید یا خرید تورهای لاکچری مثل تور استانبول لوکس را ترجیح می دهید.؟منتظر شنیدن نظرات و پیشنهادات شما هستیم.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)