سفرنامه روسیه، مسکو و سن پترزبورگ
۱۴۰۱/۰۴/۱۹برای معرفی جاذبه های کشور روسیه، اولین چیزی که به خاطرم می رسد عظمت و شکوه منحصر به فرد ساختمان های دو شهر مسکو و سنت پترزبورگ است.
برای سفر به روسیه و بازدید از زیباییهای آن، میتوانید با تور مسکو شاهسون سیر همراه شوید.
تاریخچه مسکو و آغاز سفر خانوادگی ما
در نوشته های تاریخی اولین بار در سال 1147 میلادی از شهر مسکو نام برده شد، یعنی قدمتی 870 ساله ! ناخودآگاه با شکوه تخت جمشید 2500 ساله خودمان مقایسه می کنم. هر کدام در نوع خود منحصر به فرد اند و غیر قابل مقایسه. ساختمان هایی که ظاهرشان همچنان با صلابت، شکوه کهن خود را حفظ کرده اند ولی داخل آنها بازسازی و مدرن شده اند. چنین جلال و جبروتی به راستی برای کشوری که سال ها لقب ابرقدرت جهان را بر خود داشته، شایسته است.
در اواخر تیر ماه با انتخاب یک تور روسیه مناسب مسافرت ما آغاز شد. در مسکو هوا بسیار متغیر و بیشتر بارانی بود. بزرگی می گفت با دیدن ساخته های دست بشر، گاهی غروری وصف ناشدنی به انسان دست می دهد که: "این منم ! انسان ! که چه کارها از من بر می آید !" ولی با دیدن طبیعت و شگفتی های آن، کاملا حس حقارت و هیچ بودن در برابر پروردگار را پیدا می کنیم و در اینجا این حرف کاملا مصداق داشت. با دیدن شکوه ساختمان های عظیم، نفس ها در سینه حبس می شد ولی با لحظه ای نگاه کردن به آسمان زیبایی که هر لحظه شکلی به خود می گرفت، گاهی با رنگ آبی خالصی - که در تهران هرگز آسمان را به این رنگ نمی توان دید - و گاهی با هجومی از ابرهای بی نهایت زیبا، دیگر آن ساختمان ها ابهت چندانی نداشتند !
سفر به روسیه آرزوی چندین ساله ام بود و بالاخره در اولین فرصتی که فکر کردیم بچه ها از آب و گل در آمده اند و می توانند سنگینی این سفر و بازدیدهای فراوان آن را تحمل کنند، به آرزویم رسیدم. بهترین کار خرید مجدد یک کالسکه جمع و جور عصایی برای دختر شش ساله ام بود. چون در طول سفرهای گذشته کالسکه قدیمی مان خراب و شکسته شده بود. برای بعضی از بازدیدها باید مسیری طولانی را پیمود که خارج از توان بچه های کوچک است. در صورت نبودن کالسکه، باید قید بعضی از گشت و گذارها را زد.
تکات جالب مسکو
قصد معرفی یک یک مکان هایی را که دیدیم ندارم، عکس ها خود گویای عظمتشان هستند. ولی چند نکته برای گفتن به نظرم می آید. اول از همه تمیزی بیش از اندازه تمام خیابان های شهر بود. دیگر، با اینکه از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 تقریبا 70 سال می گذرد، ولی شهر آنچنان غرق در یادبودهای جنگ بود که گاهی به ذهنمان می رسید جنگ به تازگی تمام شده است. در گوشه گوشه شهر مسکو، مجسمه ای، یادبودی یا کلیسایی که به یادبود کشته شدگان جنگ جهانی دوم ساخته شده بود، دیده می شد. در پارک پیروزی، فواره های سرخی که یادآور خون کشته شدگان جنگ جهانی بود، خودنمایی می کرد. حتی بعضی از ماشین هایی که در سطح شهر تردد می کردند، روبان هایی که اکثرا به رنگ راه راه نارنجی و سیاه بودند به دور ایینه ماشین خود یا به دستگیره های در اتومبیل گره زده بودند که به یادبود پایان جنگ جهانی بودند. در محوطه کاخ کرملین، در باغی که معروف به باغ الکساندروفسکی است، آرامگاه سرباز گمنام به افتخار سربازان روسی کشته شده قرار دارد و آتش جاویدان که از آن زمان تا کنون روشن مانده و دو سرباز نگهبان در کنار آن بخشی از این یادبود ها هستند، که هر روز در ساعت مشخصی مراسم تعویض سربازها انجام می شود.
صورت های سرد و بدون لبخند روس ها که احتمالا به خاطر شرایط زیست محیطی و آب و هوای بسیار سردشان هم می باشد، این تصور را که هنوز درگیر غم و غصه و عزاداری برای کشته شدگانشان هستند، در ذهن تداعی می کرد. البته علت پیروزی روس ها در جنگ جهانی دوم بر آلمان ها همین سرمای وحشتناک روسیه بود که آلمان ها تاب تحمل آن را نداشتند.
وسعت و بزرگی خیابان های مسکو نکته دیگری بود که باعث حیرتمان می شد و تور لیدرمان آن را این طور توجیه می کرد که روس ها همواره در توهم شروع جنگی دوباره هستند و به عقیده آنها اولین جایی که از طرف دشمن مورد حمله قرار می گیرد، فرودگاه های کشور هستند و آنها به این دلیل خیابان هایشان را این قدر وسیع ساخته اند که در صورت حمله احتمالی دشمن به فرودگاه ها، هواپیماهایشان بتوانند به راحتی در خیابان ها هم فرود بیایند. که حالا با وجود جنگ با اوکراین این موضوع قابل توجه است.
مردم و جامعه مسکو
اختلاف طبقاتی شدید هم از روی ماشین هایشان مشهود بود، از ماشین های بسیار مدل بالا گرفته تا لاداهای بسیار قدیمی و جالب اینکه پژو 206 هم در خیابان ها زیاد دیده می شد.
اکثر مردم روسیه انگلیسی بلد نبودند و روی تابلوهای اصلی شهر و حتی در هتل ها هیچ کلمه ای به انگلیسی دیده نمی شد و این موضوعی بود که ضرورت سفر با تور روسیه را بیشتر نشان می داد.
تمام ساکنان مرفه مسکو، آخر هفته ها شهر را ترک می کنند و به ویلاهای شخصی خود در حومه شهر می روند و به این دلیل مخصوصا در آخر هفته ها ترافیک سنگینی در اتوبان های بسیار عریض مسکو وجود دارد.
متروی مسکو هم از جمله دیدنی های مسکو بود که با بیش از 180 ایستگاه و طول کل خطوط بیش از 300 کیلومتریکی از بزرگترین متروهای جهان است و 44 ایستگاه آن جزو میراث فرهنگی است. ساخت آن در سال 1931 آغاز شده است. متروی مسکو به دلیل ایده های معماری بی نظیری که در ساخت آن بکار رفته بارها جوایز اول را دریافت کرده. بعد از پیروزی بزرگ اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان ها، متروی مسکو وسیله تبلیغ عظمت ابر قدرت شوروی شد. لابی های زیر زمینی به تالارهای مجلل و با شکوه تبدیل شدند و مجسمه های برنز و تزیینات موزاییک و چلچراغ های بی نظیر، ابهتی وصف نشدنی به آن ایستگاه ها داده است. البته بعضی از واگن ها هم بسیار قدیمی و هنگام عبور آنچنان پر سروصدا بودند که حال و هوای فیلم های زمان جنگ جهانی را تداعی می کردند.
معماری شهر مسکو
آسمان خراش های معروف مسکو که به هفت خواهران استالین مشهورند، از جمله شگفتی های مسکو هستند که استالین در سال 1930 دستور ساخت آنها را داد ولی ساختن آنها در سال 1947 که هشتصدمین سالگرد تاسیس شهر مسکو بود، آغاز شد.
نکته دیگری که دیدن آن برایمان بسیار جالب بود، طرز بازسازی ساختمان های قدیمی بود. تمام ساختمان ها در سطح شهر با وجود قدمت زیاد، بسیار تمیز و مرتب بودند چون دایما به آنها رسیدگی می شد تا شهر ظاهری آراسته داشته باشد. ولی برای بازسازی ابتدا پوششی پلاستیکی و بسیار ضخیم به دور ساختمان مورد نظر قرار می دادند که در روی آن طرحی از همان ساختمان، دقیقا با همان شکل و رنگ وجود داشت که گاهی تشخیص آن از ساختمان اصلی مشکل بود و سپس داخل آن شروع به بازسازی می کردند تا شهر چهره مرتب خود را حفظ کند.
سیرک مسکو
دیدن برنامه رقص زیبای فولکلوریک و همچنین سیرک بزرگ مسکو، مخصوصا برای دختر و پسرم، زنگ تفریحی بود که علاوه بر دیدن ساختمانهای شهر، تفریحی از نوع دیگری را تجربه کنند. با اینکه از دو سال پیش استفاده از حیوانات بزرگ مانند فیل، شیر و ببر را در سیرک ها ممنوع کرده اند، ولی هنرنمایی حیواناتی کوچک مانند سگ و سمور و موش و حرکات بی نظیر آکروبات بازی ما را در حیرت باقی گذاشتند.
میدان سرخ مشهور روسیه
میدان سرخ مسکو و عظمت ساختمان ها و کلیساهای آن که در روز و شب شکوهی متفاوت داشتند، مخصوصا کلیسای سنت باسیلی با گنبدهای بسیار زیبا و رنگارنگ که به نوعی سمبل شهر مسکو می باشد، دیدن عروس و دامادهایی که برای گرفتن عکس عروسی خود در کنار بناهای تاریخی به سادگی و بدون هیچ ژست نمایشی به میدان سرخ آمده بودند، همچنین پیاده روی در خیابان آربات قدیم که به مانند یک گالری هنری نمایشگر آثار و نقاشی های هنرمندان روس بود، همه و همه برایمان خاطراتی بی نظیر و به یاد ماندنی بر جای گذاشتند.
مسکو را به مقصد سنت پترزبورگ ترک کردیم.
سفر به شهر سن پترزبورگ
به طرز باور نکردنی سنت پترزبورگ از مسکو هم عظیم تر و با ابهت تر بود و البته مدرن تر! در سال 1924 پس از مرگ لنین، این شهر لنین گراد نامیده شد و دوباره بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، شهر به نام سابق خود سنت پترزبورگ بازگشت.
در دوران جنگ جهانی دوم، نیروهای آلمان با کمک فنلاندی ها به سرعت از شمال به شهر نزدیک شدند و حلقه محاصره شهر را تنگ تر کردند. هیتلر تصمیم گرفته بود به شهر حمله نکند، بلکه کاری کند که مردم از گرسنگی بمیرند و با بمباران های هوایی دایمی شهر را ویران کند. گرسنگی جان صدها هزار نفر از ساکنان شهر را که بدون آب و برق مانده بودند و در کام سرما و برف اسیر شده بودند، گرفت. با اینکه جیره غذایی روزانه نانی که در زمستان سال 1941 به مردم داده می شد، 125 گرم بود، ولی با وجود این اهالی لنین گراد سابق انسان باقی ماندند و با نجات یکدیگر و تقسیم آخرین خرده ریزهای نان خود با نزدیکانشان، والاترین خصوصیات انسانی را حفظ کردند و اجازه ندادند ارتش آلمان رژه پیروزی خود را در خیابان معروف نفسکی برگزار کند.
قبرهای دسته جمعی در قبرستان یادبود پیسکاروف در حال حاضر از جمله مکان های مقدس برایشان است که برای قرن ها محلی برای ادای احترام و دعای اهالی سنت پترزبورگ باقی خواهد ماند. در طول جنگ جهانی دوم بیش از 70 میلیون نفر کشته شدند که بیش از 26 میلیون نفر آنها روس بودند. رقمی غیر قابل تصور!
در سال 2003 شهر سیصدمین سالگرد خود را با شکوه و جلال چشمگیری برگزار کرد. هر چند سنت پترزبورگ از ابتدای موجودیت خود به عنوان یک شهر بزرگ و به عنوان شهری با مذاهب بسیار و حتی لاییک به روی مردمی با هر مذهبی باز است ولی اکثریت مردم آن ارتدکس هستند و تعصبات مذهبی فراوانی دارند.
کلیساهای سن پترزبورگ
در کلیساهای آنها برعکس کلیساهای کاتولیک، نیمکت و صندلی وجود ندارد و ایستاده به عبادت می پردازند و بر خلاف کاتولیک ها که فقط روزهای یکشنبه به کلیسا می روند، ارتدکس های معتقد هر روز به کلیسا می روند و عبادت می کنند. بنابراین کلیساهای فراوانی در سطح شهر می توان دید. یکی از معروفترین آنها کلیسای پتروپاول است که فرشته ای که در بالای منار آن قرار دارد و به بالا اشاره می کند، نماد آسمان است.
خیابان نفسکی معروفترین و منحصربفردترین خیابان سنت پترزبورگ، به طول چهارونیم کیلومتر است که مانند خیابان یک شهر بزرگ اروپایی با زندگی روزانه و شبانه خود عظمت خود را نشان می دهد. نفسکی در زمان پتر کبیر ساخته شد و به علت وجود رود نوا که در وسط شهر قرار دارد به ونیز شمالی نیز معروف است.
پیاده روی شبانه در سن پترزبورگ
با پیاده روی شبانه در خیابان نفسکی از ساعت یک و نیم نیمه شب می توان شاهد باز شدن پل های روی رود نوا بود که آنهم از دیدنی های منحصر بفرد سنت پترزبورگ است. پل ها را برای عبور کشتی های بلند چند ساعت در شب باز می کنند. قایق های کوچک و بزرگی هم شبانه در طول مسیر رود نوا مسافرانی را علاقمند به دیدن پل ها از نزدیک هستند، جا به جا می کنند. در آن زمان از تابستان، سرمای هوا در نیمه شب در قسمت باز قایق حیرت انگیز بود.البته در قایق پتوهای کوچکی هم به مسافران داده می شد تا به خاطر سرما، لطف نشستن در قسمت باز قایق را از دست ندهند.
موزه های معروف سن پترزبورگ
موزه هرمیتاژ در سنت پترزبورگ بعد از موزه لور پاریس، بزرگترین موزه جهان است که شامل مجموعه ای از پنج ساختمان بزرگ است که در دوران مختلف ساخته شده اند. کاخ بسیار بزرگ موزه محلی برای نمایش ثروت و عظمت امپراتورهای روس بوده. هم اکنون بیشتر از 15 هزار تابلو، 12 هزار مجسمه و تعداد بی شماری آثار هنری باستان شناسی در آن موجود است. از معروفترین آثار موجود در موزه، تابلوهای نقاشی داوینچی است. می توان هفته ها را در هرمیتاژ گذراند و از دیدن شاهکارهای همه اعصار و اقوام لذت برد. بازدید چند ساعته از موزه فقط دید کلی از آنچه درآنجا موجود است به ما داد.
به نظر من مهمترین جاذبه سفرمان شب های سفید روسیه بود که در سنت پترزبورگ که در قسمت شمال غربی روسیه قرار دارد، در آن موقع سال به بهترین شکل قابل دیدن بود.
درباره شب های سفید زیاد شنیده بودم، ولی واقعا شنیدن کی بود مانند دیدن! تا ساعت حدود 11 شب، هوا کاملا روشن و مثل این بود که در وسط روز هستیم. بعد از آن آسمان شروع به تغییر رنگ به آبی بسیار پررنگ می کرد که خیلی دیدنی بود و تا نزدیکی های صبح گرگ و میش بود تا صبح که دوباره خورشید کاملا طلوع می کرد. چنین تجربه ای برایم بی نهایت دیدنی و هیجان انگیز بود.
بازدید از پترگوف
یکی از مکان های بسیار زیبایی که در حومه سنت پترزبورگ قرار دارد، پترگوف است. در سال 1710 ایده ساخت پترگوف در ذهن پتر کبیر شکل گرفت. پتر کبیر در ساحل خلیج فنلاند، کاخ زیبایی در کنار پارک بی نهایت زیبایی که شامل یک کانال بزرگ و دو کوچه باغ و محوطه جلوی کاخ که فواره های بسیار زیادی در آن قرار دارد، مجموعه ای بی نظیر و حیرت انگیز را بوجود آورده است. پتر گوف برای خودش بهشتی زیبا بود که بازدید دو ساعته از آنجا فقط حسرت گشت و گذار سر فرصت را بر دلمان گذاشت. فواره های اهرام، خورشید و ناقوس های زیبا و ویژه هستند. سازندگان پارک به فکر آن بودند که انسان بتواند "بازی آب" را بشنود و ده ها نوای آب و سمفونی کامل آبی را از هم تشخیص بدهد. مثلا فرو ریختن آبشار، نوای دل انگیز چشمه کوهسار و نهرهای بهاری که از زیر برف جاری هستند. هر روز در ساعت 11 صبح فواره ها باز می شوند و توریست های بسیاری برای دیدن و شنیدن نغمه ی آب به آنجا می روند.
بازدید از دهکده تزارهای روس
دهکده تزارها معروف به کاخ کاترین، یکی دیگر از جاهای بسیار دیدنی در حومه سنت پترزبورگ بود. دهکده تزار برای هر روس بسیار عزیز است به این دلیل که الکساندر پوشکین، شاعر معروف روس، دوران کودکی و جوانی خود را در مرکز آموزشی که در همسایگی کاخ قرار دارد، گذرانده است. در محوطه باغ هم یکی از مجسمه های زیبا و پر احساس پوشکین قرار دارد.
داخل کاخ با بهترین پارکت ها پوشیده شده است و کنده کاری های طلایی و تزیینات زیبای آن کلکسیونی از دارایی های کاترین دوم را به نمایش می گذارد و به خوبی نمایانگر سبک باروک است. در این سبک از طلاکاری های بسیاری استفاده می شود. البته اکثر تزیینات این کاخ در طول جنگ جهانی دوم تخریب و به غارت برده شده ولی به همان شکل قدیم بازسازی شده اند، البته مجسمه های بیرونی کاخ بعد از بازسازی، طلاکاری نشده اند و فقط رنگی شبیه آن خورده اند. در داخل کاخ هم از سالن غذاخوری کاترین گرفته تا اتاق کهرباهمه نمایانگر عظمت امپراتوری روس بود.
سنگ کهربا در بین مردم روسیه از ارزش زیادی برخوردار است. هر چند کهربا کانی نیست که از دل زمین بدست آمده باشد، بلکه فسیل صمغ درختان کاج است که با توجه به شرایط آب و هوایی آنجا، در روسیه بسیار یافت می شود و حدود 50 میلیون سال قدمت دارد. معروف است که کهربا از جمله سنگ های شفا بخش و نیرومند است که از مهمترین اثرات شفابخشی آن جذب انرژی های مثبت و ایجاد آرامش است. به همین دلیل کاترین کبیر در کاخ خود دستور ساخت اتاقی را داده بود که تمام اجزای آن از کهربا درست شده بودند.
پایان سفرنامه روسیه
دیدن رقص زیبای قزاق ها در کاخ باشکوه نیکولفسکی هم آخرین برنامه ی سفرمان بود. این نوشته گوشه هایی از سفر بی نظیری بود که امیدوارم شما هم آن را تجربه کنید.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)