سفرنامه چین
۱۳۹۸/۰۵/۲۳خیلی وقتها شنیده بودم چین، مهد تمدن شرق است. ولی باید اعتراف کنم همیشه ته دلم می خواست تمدن ایران باستان و نژاد آریایی را از همهی تمدنها و نژادهای دیگر برتر بدانم و حتی تمدنهای دیگر را زیاد هم تمدن ندانم !!! مخصوصا در مورد هنر و معماری ایرانی، هیچ چیزی را هم تراز با آن نمیدانستم. ولی سفر به چین آگاهی جدیدی برایم بهوجود آورد و اینگونه بود که تصمیم گرفتم تجاربم از سفر به شهرهای پکن و شانگهای چین را با دیگران در میان بگذارم.
روز اول سفر به چین | تحقیق درباره چین
به محض اینکه از پرواز صبح به اقامتگاه برگشتم و تا حدودی اوضاع چمدانها را سروسامان دادم، شروع کردم به تحقیق دربارهی تمدن کهن چین. کاری که باید بدون تعصب، قبل از سفر انجام می دادم، اما هنوز هم دیر نبود. تحقیقی که به کل نظرم را در مورد تمدن چین تغییر داد.
تمدن چین باستان در طول رودخانهی یانگ تسه با بیش از هفت هزار سال قدمت، یکی از قدیمی ترین تمدنهای موجود و ادامه دار تاریخ بشریت است. یکی از نشانههای بارز تمدنهای قدیمی، استفاده از ابزار و آتش است که فقط مختص انسان میباشد و در تمدن چین هم به روشنی دیده می شود. وقتی عصر برنز به اوج خود رسید این تمدن گسترش پیدا کرد و فلاسفهی چینی مثل کنفوسیوس ظهور کردند و بعد از آن دوران امپراطوری چین فرارسید. متوجه شدم که یکی دیگر از مهمترین نشانه های تمدن، خط و زبان است.
حدود یک پنجم مردم دنیا به یکی از زبانهای چینی صحبت می کنند که زبان ماندارین اصلی ترین زبان چینی است. زبان چینی ماندارین کاملا برپایهی نمادها و نشانههاست و الفبا ندارد. تعداد کاراکترهای این زبان بیشتر از هفتاد تا هشتاد هزار عدد می باشد ولی تعداد زیادی از آنها منسوخ شده اند و در حال حاضر برای اینکه فردی بگوید سواد کامل چینی دارد باید تنها در حدود ده هزار کاراکتر را بخواند و بنویسد.
زبان چینی کاملا نقاشی است که تبدیل به خط شده برای همین به زبانِ مفهوم گرا نیز شناخته شده است. برای مثال مفهوم بزرگی و امیر بودن، شبیه خطی است که روی پیشانی ببر دیده می شود یا مفهوم حساب کردن و شمردن، کاراکتر اولیه اش شبیه زنی است که سینی در جلوی خود دارد و در حال پاک کردن برنج است! یا مثلا کلمهی خروج به شکل آدمی است که در حال فرار به سمت در است.
در کاراکترهای سنتی به خوبی میتوانید این نقاشی ها را ببینید ولی کاراکترهای امروزی تغییر کرده اند. مثلا اگر کاراکترهای سنتی را ببینید کاملا می فهمید کدام نماد خوردن است یا حتی اگر زبان چینی هم ندانید متوجه خواهید شد که کدام نماد انسان را نشان میدهد.
فرق مهم زبان چینی ماندارین با بقیهی زبانهای دنیا، آهنگین بودن آن است به طوری که نحوهی تلفظ کلمات، معنی آنها را هم تغییر می دهد؛ .مثلا یک هجا که از "م" و " آ " تشکیل می شود اگر با تلفظ یکنواخت گفته شود به معنی مادر و اگر کشیده تلفظ شود به معنی اسب است و یک تلفظ اشتباه می تواند افتضاح به بار بیاورد...
فکر میکنم همین مقدار از نتایج تحقیق در مورد تمدن چین، کافی باشد تا هر کسی را قانع کند که چین واقعا دارای تمدن کهنی است.
با دانستن این حقایق، نظرم دربارهی این موضوع که فکر می کردم چینی ها بدون هوش و خلاقیت بالا، فقط با پشتکار و سخت کوشی به موفقیت رسیده اند، کاملا تغییر کرد!
حالا اطمینان دارم که پشت این ظاهرهای کاملا متشابه و بعضاً بی احساس و چشمان کشیده، دنیایی از شعور و احساس وجود دارد که مسلما با همراه کردن آن با سخت کوشی بسیار، می توانند ادعا کنند که تا چند صباحی دیگر، قدرت برتر اقتصادی دنیا خواهند بود.
این آگاهی برایم تلنگری بود که یادآوری کند به خاطر ظاهر و رفتارهایی که در نظر بعضی هایمان بی فرهنگی به شمار می آید، دربارهی یک تمدن قضاوت نکنیم. چه بسا این طرز بلند حرف زدن و یا نحوهی خوردن غذاهایی که حتی دیدن و بوییدنشان برایمان بسیار ناخوشایند است، در فرهنگ خودشان کاملا پذیرفته و متمدنانه میباشد. البته واقعا نمی توان تفاوتهای بسیار بین فرهنگها را انکار کرد ولی آنچه در این میان اهمیت دارد جوهر انسانیت است که مسلماً در این موضوع، هیچ تمدنی به تمدن دیگر برتری ندارد...
تمدن چین باستان در طول رودخانهی یانگ تسه با بیش از هفت هزار سال قدمت، یکی از قدیمی ترین تمدنهای موجود و ادامه دار تاریخ بشریت است. یکی از نشانههای بارز تمدنهای قدیمی، استفاده از ابزار و آتش است که فقط مختص انسان میباشد و در تمدن چین هم به روشنی دیده می شود. وقتی عصر برنز به اوج خود رسید این تمدن گسترش پیدا کرد و فلاسفهی چینی مثل کنفوسیوس ظهور کردند و بعد از آن دوران امپراطوری چین فرارسید. متوجه شدم که یکی دیگر از مهمترین نشانه های تمدن، خط و زبان است.
حدود یک پنجم مردم دنیا به یکی از زبانهای چینی صحبت می کنند که زبان ماندارین اصلی ترین زبان چینی است. زبان چینی ماندارین کاملا برپایهی نمادها و نشانههاست و الفبا ندارد. تعداد کاراکترهای این زبان بیشتر از هفتاد تا هشتاد هزار عدد می باشد ولی تعداد زیادی از آنها منسوخ شده اند و در حال حاضر برای اینکه فردی بگوید سواد کامل چینی دارد باید تنها در حدود ده هزار کاراکتر را بخواند و بنویسد.
زبان چینی کاملا نقاشی است که تبدیل به خط شده برای همین به زبانِ مفهوم گرا نیز شناخته شده است. برای مثال مفهوم بزرگی و امیر بودن، شبیه خطی است که روی پیشانی ببر دیده می شود یا مفهوم حساب کردن و شمردن، کاراکتر اولیه اش شبیه زنی است که سینی در جلوی خود دارد و در حال پاک کردن برنج است! یا مثلا کلمهی خروج به شکل آدمی است که در حال فرار به سمت در است.
در کاراکترهای سنتی به خوبی میتوانید این نقاشی ها را ببینید ولی کاراکترهای امروزی تغییر کرده اند. مثلا اگر کاراکترهای سنتی را ببینید کاملا می فهمید کدام نماد خوردن است یا حتی اگر زبان چینی هم ندانید متوجه خواهید شد که کدام نماد انسان را نشان میدهد.
فرق مهم زبان چینی ماندارین با بقیهی زبانهای دنیا، آهنگین بودن آن است به طوری که نحوهی تلفظ کلمات، معنی آنها را هم تغییر می دهد؛ .مثلا یک هجا که از "م" و " آ " تشکیل می شود اگر با تلفظ یکنواخت گفته شود به معنی مادر و اگر کشیده تلفظ شود به معنی اسب است و یک تلفظ اشتباه می تواند افتضاح به بار بیاورد...
فکر میکنم همین مقدار از نتایج تحقیق در مورد تمدن چین، کافی باشد تا هر کسی را قانع کند که چین واقعا دارای تمدن کهنی است.
با دانستن این حقایق، نظرم دربارهی این موضوع که فکر می کردم چینی ها بدون هوش و خلاقیت بالا، فقط با پشتکار و سخت کوشی به موفقیت رسیده اند، کاملا تغییر کرد!
حالا اطمینان دارم که پشت این ظاهرهای کاملا متشابه و بعضاً بی احساس و چشمان کشیده، دنیایی از شعور و احساس وجود دارد که مسلما با همراه کردن آن با سخت کوشی بسیار، می توانند ادعا کنند که تا چند صباحی دیگر، قدرت برتر اقتصادی دنیا خواهند بود.
این آگاهی برایم تلنگری بود که یادآوری کند به خاطر ظاهر و رفتارهایی که در نظر بعضی هایمان بی فرهنگی به شمار می آید، دربارهی یک تمدن قضاوت نکنیم. چه بسا این طرز بلند حرف زدن و یا نحوهی خوردن غذاهایی که حتی دیدن و بوییدنشان برایمان بسیار ناخوشایند است، در فرهنگ خودشان کاملا پذیرفته و متمدنانه میباشد. البته واقعا نمی توان تفاوتهای بسیار بین فرهنگها را انکار کرد ولی آنچه در این میان اهمیت دارد جوهر انسانیت است که مسلماً در این موضوع، هیچ تمدنی به تمدن دیگر برتری ندارد...
به این ترتیب آرزوی سفر دوباره به چین به قصد شناخت و ارتباط بیشتر با مردم و صد البته دیدن کوهستان آواتار در شهر جانگ جیا جیه و همینطور ارتش سفالین شهر شیان که در برنامه های سفر اخیرمان نبود، از همین الان شکل گرفت. البته فکر میکنم چنین سفری فقط به سبک سفرهای بَک پَک یا کوله گردی امکان پذیر است...
برگردیم به خاطرات سفر به پکن و شانگهای...
برگردیم به خاطرات سفر به پکن و شانگهای...
سفرنامه پکن چین
سفر به چین در اوایل مرداد ماه شاید از نظر گرمای هوا و شرجی بودن، بهترین زمان سفر نباشد و احتمالا بهار و پاییز برای این سفر مناسب تر هستند، ولی با توجه به برنامه های کاری همسر عزیز و زمانی که در اختیار داشتیم، بار سفر را برای چهار شب اقامت در پکن و چهار شب در شانگهای بستیم.
همهی ما مخصوصا بچه ها از تصور راه رفتن بر روی دیوار چین بسیار ذوق زده بودیم و به نظرم جذاب ترین بخش سفرمان هم همین بود. برنامهی بازدیدها را از قبل می دانستیم و با توجه به اینکه شهر ممنوعه جزو اولین بازدیدها بود خیلی دلم می خواست قبل از سفر، فیلم آخرین امپراطور را ببینم که برنادو برتولوچی، کارگردان معروف ایتالیایی، زندگی پویی، آخرین امپراطور چین را در شهر ممنوعه به زیبایی تمام به تصویر درآورده و حدود سی سال پیش، جایزهی اسکار بهترین فیلم را بهدست آورده بود؛ کارگردان بزرگی که درک عمیقش از فرهنگ و تاریخ، ستودنی است.
شب قبل از سفر، فیلم را که حدود چهار ساعت بود دانلود کردم و تقریبا نیمی از مسیر پرواز مستقیم ماهان به سمت پکن را با دیدن فیلم آخرین امپراطور سپری کردم. پیشنهاد میکنم در صورتی که این فیلم را ندیده اید، با وجود تلخی گزندهای که در فیلم وجود دارد ولی دیدنش را از دست ندهید.
با توجه به این که پرواز از تهران تا پکن حدود هفت ساعت طول کشید و با توجه به اختلاف زمانی سه ساعت و نیمه با پکن و اینکه ما حدود نه شب راه افتاده بودیم، صبح زود به پکن رسیدیم.
روز اول سفرنامه پکن
همراه بودن با لیدر بسیار مجربی مثل آقای بحرینی که از اساتید به نامِ گردشگری هستند با مدیریت و برنامه ریزی توانمند و استفاده کردن از اطلاعات بسیار خوبشان، شانس بزرگی در این سفر برای ما بود.
پکن به معنی پایتخت شمالی، که در زبان چینی بِیجینگ خوانده می شود، پایتخت و قلب سیاسی چین است و پس از شانگهای، دومین شهر پر جمعیت چین و پر از جاذبه های تاریخی است.
سابقهی تاریخی بِیجینگ به بیش از سه هزار سال پیش می رسد. کشور چین پر جمعیت ترین کشور دنیاست و بعد از روسیه، کانادا و ایالات متحدهی امریکا، چهارمین کشور پهناور دنیاست.
چون اتاقها را زودتر از ساعت دو تحویل نمی دادند، برای استفادهی بهینه از زمان، به همراه لیزا لیدر خوش روی چینی که با شاخه های گل رز در فرودگاه به استقبالمان آمده بود، مستقیم از فرودگاه بیجینگ با اتوبوس به سمت کاخ تابستانی چین به راه افتادیم.
در چین مخصوصا در پکن، افرادی که انگلیسی می دانند بسیار کم هستند و هیچ تابلو یا نشانه ای به انگلیسی در سطح شهر دیده نمی شود. وجود لیزا که علاوه بر چینی، انگلیسی هم میدانست کمک بزرگی بود. در چین معمولا افرادی که با توریستهای خارجی در ارتباط هستند، یک نام غربی هم برای خودشان انتخاب می کنند چون تلفظ اسمهای چینی خودشان مشکل است.
لیزا دلار و یوروهایمان را هم برایمان به یوان تبدیل می کرد و دیگر نگران تقلبی بودن یوان هایی که غیر قابل تشخیص هستند هم نبودیم. در چین هیچ فروشگاهی به غیر از یوان، پولی دریافت نمیکند و از بعد از تحریمها ی ایران، تبدیل دلار به یوان در چین در بانکها و صرافی های چین که پاسپورت ایرانی را قبول نمیکنند، معضل بزرگی شده است...
مردم چین بعد از اتمام دوران امپراطوری هم روزهای بسیار سخت و غم انگیزی را سپری کردند تا اینکه با مرگ مائو تا حدی جوانه های آزادی های سیاسی جان گرفتند.
البته هنوز هم در چین فیلترینگ بسیاری وجود دارد و فضاهای مجازی مثل تلگرام و واتساپ و اینستاگرام، حتی گوگل فیلتر هستند که البته با فیلترشکن هایی که ما هم در دسترس داشتیم امکان برقراری ارتباط وجود داشت. خودشان هم از چند اپلیکیشن چینی مثل وی چت استفاده می کنند. ولی با توجه به سرعت نه چندان بالای اینترنت و اینکه اینترنت فقط در هتل در دست است، پیشنهاد میکنم که قبل از سفر حتما زبان چینی در گوگل ترنسلیت را دانلود کنید که بتوانید در آنجا به صورت آفلاین از آن استفاده کنید. مخصوصا در سفارش غذا در رستوران یا پیدا کردن مسیرها برایتان بسیار کاربرد خواهد داشت. به این ترتیب با وجود دسترسی نداشتن به اینترنت درخارج از هتل، نیازی به سیم کارت چینی هم نخواهید داشت. البته همراه داشتن کارت هتل هم بسیار لازم است چون در صورتیکه بخواهید تاکسی بگیرید، حتی نام هتل های معروف هم به چینی چیز دیگری می شود و نمیتوانید منظورتان را بیان کنید...
سفرنامه پکن | بازدید از کاخ تابستانی چین
به محل اولین بازدیدمان در پکن، کاخ تابستانی رسیدیم. کاخ تابستانی که در قسمت شمال غرب پکن واقع شده، در ابتدا یک باغ برای خاندان سلطنتی بود که به خاطر وجود دریاچه و خنک تر بودن هوای آن منطقه، به مرور به قصر تابستانی آنها تبدیل شد و ترجیح دادند به جای ماندن در حصار شهر ممنوعه، در این مکان زیبا سکونت کنند.
مجموعهی کاخ تابستانی پکن، از تعداد زیادی کاخ کوچک و بزرگ و پل و تالار و قسمتهای بسیار دیگری تشکیل شده است. گلهای نیلوفر آبی در اطراف دریاچه خودنمایی میکردند و پل های زیبا در گوشه و کنار این مجموعه، زیبایی فوقالعاده چشم نوازی را ایجاد کرده بودند.
دریاچهی کاخ تابستانی را به تقلید از دریاچه ی غرب در هانگزو، گسترش دادند. جالب است بدانید از این دریاچه برای پرورش مرواریدهای آب شیرین استفاده می شود. قدمت این کاخ به حدود دویست و هفتاد سال پیش بر میگردد و به دستور ملکه سی شی (امپراطریس قدرتمند چین که قبل از مرگش پویی دو ساله را به عنوان آخرین امپراطور بر تخت نشاند) ساخته شد. هزینهی زیادی برای بازسازی کامل در این کاخ به کار رفته است.
باغ ها و ساختمانهای این کاخ کاملا نشانگر سبک معماری کلاسیک چینی هستند. عمارت های یک یا چند طبقه ای، مملو از نمادهای چینی و مجسمهی حیوانات مقدس آنهاست. اژدها، شیر و قورباغه محبوبترین نشانه های چینی ها هستند.
قورباغه نماد خوش شانسی و اژدها نماد امپراطور و شیر نماد قدرت است که اکثرا در تمام مراکز و سردرِ آثار باستانی، به صورت ترکیبی از شیر ماده و یک توله در کنارش و شیر نر به همراه یک گوی که گاهی در زیر پایش و گاهی در دهانش دیده می شود (نشانه ی قدرت و تسلط بر جهان است) به چشم میخورد.
جالب است بدانید یکی از نمادهایی که در فنگ شویی استفاده می شود شیرِ معبد است. بر اساس افسانههای کهن چینی شیر نماد اقتدار، هوش، دانایی و حفاظت میباشد. برای همین امروزه هم از تندیس شیرِ معبد به صورت جفت برای نگهبانی از معابد، اماکن تاریخی، بانک ها، هتل ها و ساختمانهای تجاری استفاده می شود.
شیر نر در فنگ شویی برای حفاظت و جلوگیری از انرژی منفی، در سمت چپ بنا و شیر ماده برای مراقبت از انرژی و افراد داخل بنا، در سمت راست ساختمان قرار می گیرد.
بعد از بازدید از کاخ تابستانی و صرف نهار برای تحویل گرفتن اتاقها و استراحت و جبران کم خوابیِ شب ِقبل به هتل رفتیم.
سفرنامه پکن | بازدید از کارخانه مروارید چین
با ذهنیت قبلی و کمی ترس که نسبت به غذاهای چینی داشتیم، تصمیم گرفتیم در شب اول به رستوران ژاپنی که در هتل بود برویم که طعم آشناتری نسبت به غذاهای چینی برایمان دارد. سوشی و سالمون و کبابهای دریایی بسیار خوشمزه بودند ولی قیمتشان گران تمام شد.
صبح روز دوم سرحال و قبراق، بعد از صرف صبحانه ای خوب، بازدیدها را از کارخانهی مروارید آغاز کردیم. ملکه سی شی، امپراطریس قدرتمند و جاه طلبِ چین، به خاطر علاقهی زیادش به مروارید، در رواج پرورش مروارید در چین، نقش اساسی داشت.
فروشندگان در این مرکز که تحت نظارت دولت چین است، بسیار متبحرانه سعی در راضی کردن شما برای خرید می کنند. علاوه بر زیورآلاتی که با مروارید درست کرده اند، کرمهای زیبایی که از ترکیب پودر مروارید با آلوئه ورا ساخته شده اند، مشتریان زیادی دارد.
مروارید طلایی که به صورت طبیعی و وحشی در صدفهای اقیانوسی ساخته می شوند، بسیار کمیاب و گرانقیمت هستند و با قیمت زیاد (از هر عدد سه هزار یوان به بالا) فروخته میشوند. ولی برای تولید مروارید پرورشی در کارخانه، در صدفها جسم ریزی قرار می دهند و صدف به عنوان پادتن، به دور آن جسم ترشحاتی تشکیل می دهد و مروارید بهوجود می آید. بعضی از صدف ها حدود بیست مروارید یا بیشتر دارند. از روی تعداد خط های روی صدف میتوان به سن آنان پی برد (مثل درختان). هر چه سن صدف بیشتر باشد، مرواریدهای داخل آن قطر بزرگتری دارند و زیباتر هستند. هنگام پرورش مرواریدها میتوان مواد معدنی خاصی را به آنها اضافه کرد و به این صورت تنوع رنگی فراوانی ایجاد می شود. مثلا اضافه کردن کلسیم رنگ سفید، مس رنگ بنفش کمرنگ و آهن رنگ نارنجی تولید می کند.
برای تشخیص اینکه مرواریدی اصل (پرورشی) هست یا نه کافی است دو مروارید را بهم بسایید. اگر بدون توجه به رنگ مروارید، پودر سفیدی حاصل شد و بعد از پاک کردن پودرها، اثری از خراشیدگی روی مروارید وجود نداشت، یعنی مروارید اصل است. بعد از صرف ناهار در یک رستوران ترکی، به سمت میدان تیان آن مِن حرکت کردیم.
سفرنامه چین | میدان تیان آنمن پکن
تیان آن مِن به معنی صلح آسمانی است. کاربرد اولیهی این میدان به عنوان دروازهی قدیمی شهر ممنوعه بود. میدان تیان آنمن یکی از بزرگترین میدانهای جهان و از مهمترین مراکز سیاسی و اجتماعی چین محسوب می شود. میدانهای بزرگ یکی از نشانه های حکومت کمونیستی هستند. جایی برای رژه رفتن و به رخ کشیدنِ نظم ارتش ها بوده و هستند؛ مثل میدان سرخ مسکو.
در حدود سی سال پیش تظاهرات اعتراض آمیزی به رهبری دانشجویان با حضور بیش از صد هزار نفر در این میدان برگزار شد که به کشتار بزرگی منتهی شد. موزهی ملی و مجلس ملی چین در اطراف این میدان قرار دارند. از نقاط دیدنی میدان تیان آنمن، بنای یادبود مائو رهبر و بنیانگذار جمهوری خلق چین می باشد. مائو حدود چهل و پنج سال پیش مُرد و به رسمِ رهبران کمونیست، مومیایی شد و در معرض نمایش عموم قرار گرفت. در ساعات خاصی میتوان از این مومیایی که به حالت کاملا طبیعی در محفظه ای شیشه ای خوابیده، بازدید کرد.
شهر ممنوعه در شمال میدان تیان آنمن قرار گرفته و برای ورود به آن باید از زیرگذر خیابانی که حد فاصل بین میدان و شهر ممنوعه است، عبور کنیم. شهر ممنوعه مجموعه ای از کاخ هایی است که برای پانصد سال محل زندگی و حکومت ِ امپراطوران سلسلههای مختلف چینی بوده است. به جز خاندان امپراطوری، نگهبانها و خدمه و افراد رده بالای سیاسی و نظامی، ورود افراد عادی به این شهر ممنوع بوده و برای همین اسم این شهر را گذاشته اند شهر ممنوعه.
به محض وارد شدن به شهر ممنوعه، صحنه های فیلم آخرین امپراطور جلوی چشمم آمدند. قدم گذاشتن به قسمتی از تاریخ کهنی که برای قرنها، ورود به آنجا برای مردم عادی ممنوع بوده و حالا هزاران هزار توریست می توانند از آن دیدن کنند هیجان انگیز است و برای لحظاتی میتوانستم تپش قلبم را احساس کنم. قدم گذاشتن به قسمتی از تاریخ کهنی که برای قرنها، ورود به آنجا برای مردم عادی ممنوع بوده و حالا هزاران هزار توریست می توانند از آن دیدن کنند. با دیدن این فیلم به خوبی میتوان به اقتدار و ابهت امپراطوران چین، پی برد. این مجموعه، وسیعترین معماری چوبی جهان است و در مدت چهارده سال ساخته شده. می گویند تعداد اتاقها در شهر ممنوعه 9999.5 اتاق است.
به اعتقاد پیشینیان چینی ها، اقامتگاه امپراطوران آسمانی دارای ده هزار اتاق است و امپراطور باید در مقابل امپراطور آسمانی خویشتنداری کند. برای همین تعداد اتاقهای شهر ممنوعه نیم اتاق کمتر از اتاقهای کاخ آسمانی است.
در فرهنگ چین اژدها نمایندهی قدرت امپراطور است و امپراطور پسر آسمانی اژدها محسوب می شد. بر روی لبهی شیروانیهای کاخها، مجسمهی حیوانات مقدس که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند نیز به چشم میخورند و تعداد این حیوانات همیشه فرد است. عدد نه متعلق به امپراطور بود و ساختمانهای دیگر بسته به مقام افرادی که در آن سکونت داشته اند با تعداد حیوانات کمتری تزیین شده است.
سیزده هزار اژدها در تزیینات کاخهای شهر ممنوعه به کار رفته است. در محوطهی کاخها هیچ درختی به چشم نمی خورد. به این دلیل که وقتی درختان رشد می کردند، بلند و تنومند می شدند و امپراطور دوست نداشت کسی یا چیزی را قویتر از خود ببیند.
به نظرم می آید زندگی در چنین قصری بدون وجود هیچ درختی، نمی تواند ذره ای هم لذت بخش باشد حتی اگر بیست هزار نفر در آن کمر به خدمت بسته باشند...
باز هم به یاد آخرین امپراطور در فیلم می افتم، زمانی آرزو داشت از این شهر بیرون برود اما نمیتوانست ولی سالها بعد که او را از شهر ممنوعه اخراج کردند، گفت حالا دیگر دلم نمیخواهد از اینجا بروم...
پویی آخرین امپراطور چین بعد از اینکه از تمام عناوین سلطنتی برکنار و از شهر ممنوعه اخراج شد، بعد از ماجراهای بسیار و گذراندن سالهایی متمادی در زندان، به عنوان یک شهروند عادی تا پایان عمرش زندگی کرد.
آخرین صحنه ی فیلم به نظر من یکی از جذاب ترین سکانس هاست؛ پویی که دیگر به عنوان باغبان در باغ گیاه شناسی کار می کند، برای تجدید خاطرات به شهر ممنوعه می آید که درهایش به روی همه باز شده و پسر نگهبان در جلوی تختی که زمانی جایگاه پویی بوده از پویی میپرسد تو چه کسی هستی؟ پویی جواب می دهد من امپراطور چین بودم! و برای اثبات این موضوع از زیر همان جایگاه، جیرجیرکی را که در قوطی قرارداشت و در بچگی همبازیش بود، بیرون می آورد و به پسر نگهبان میدهد...
هر گوشهی شهر ممنوعه، لحظاتی از فیلم را برایم تداعی می کند به طوری که احساس می کنم در وسط صحنهی نمایش قرار دارم.
زمین شهر ممنوعه دارای چهارده یا پانزده لایه است که به صورتی بسیار هوشمندانه چند لایه از آن به صورت زاویه دار روی هم قرار گرفته اند تا امکان حفر زمین وجود نداشته باشد.
سیصدوهشت عدد ظرف مسی بزرگ هم در کنار اتاقهای چوبی قصر قرار داده اند تا در هنگام آتش سوزی بتوانند آتش را خاموش کنند. در زمستانهای سرد پکن هم افرادی مامور بوده اند تا زیر این ظرفهای مسی آتش روشن کنند تا یخ نبندند.
به این فکر می کنم که شاید اگر در زمان ساخت تخت جمشید هم چنین تمهیداتی انجام داده بودند، آتشِ سپاه اسکندر آن را از بین نمی برد...
دیواری با ارتفاع ده متر و خندقی با عرض 52 متر هم دورتادور شهر ممنوعه را فرا گرفته است.
سفرنامه پکن | بازدید از گلدن ماسک
برنامهی بعدی که در روز دوم داشتیم دیدن شوی گلدن ماسک بود که بازدیدش خارج از برنامه های تور بود و بلیط آن را جداگانه خریداری کردیم. گلدن ماسک نمایش موزیکالی است که افسانهی عشق دو شاهزاده را به زیبایی تمام و بدون کلام روایت می کند.
سفرنامه پکن | استادیوم آشیانه پرنده
بعد از برگشتن به هتل و کمی استراحت به یاد استادیوم آشیانهی پرنده افتادیم که با اتوبوس از جلوی آن عبور کرده بودیم و فاصلهی چندانی با هتل نداشت. تصمیم گرفتیم پیاده به آنجا برویم و از محیط اطراف آنجا هم لذت ببریم و شاید رستوران خوبی هم پیدا کنیم. با حدود نیم ساعت پیاده روی از هتل به محوطهی پارک المپیک رسیدیم که در شب نورپردازی فوق العاده ای داشت.
استادیوم آشیانهی پرنده، نمونهی برجسته ای از الهامات بشر از طبیعت است. استادیوم لانهی پرنده به عنوان استادیوم اصلی بازیهای المپیک سال 2008 پکن توسط تیمی از معماران سوئیسی و چینی طراحی و در کمتر از پنج سال ساخته شد و بعد از بازیهای المپیک به عنوان یک جاذبهی توریستی استفاده می شود. در سال 2022 هم که پکن میزبان بازیهای المپیک زمستانی است، مسابقات در آشیانهی پرنده انجام خواهند شد. به این ترتیب پکن اولین شهری است که هم میزبان بازیهای المپیک تابستانی و هم زمستانی خواهد بود.
طراحی این استادیوم بسیار زیبا و به شکل آشیانهی بسیار بزرگی است که برای انسان ساخته شده و به تعبیر بعضی ها گهوارهایست که انسان را در خود نگه داشته و امید به آینده را تداعی می کند. ظاهر حیرت انگیز آن با قابهای بزرگی از جنس استیل ساخته شده و سقف بالای استادیوم، با حبابی نیمه شفاف پوشانده شده که همچنان که مانع بارش برف و باران و تابش آفتاب می شود، ولی با این حال نور کافی را به درون استادیوم هدایت می کند که حتی چمنهای زمین استادیوم با همین نور رشد می کنند. به این ترتیب استادیوم آشیانهی پرنده علاوه بر زیبایی ظاهری فوق العاده، از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی نیز یک سازهی کم نظیر به شمار می آید. در اطراف پارک المپیک، سازه های زیبای دیگری هم با نورپردازیهای زیبا وجود داشت.
گروههای کوچک و بزرگ در حالیکه هر گروه برای خودش تجهیزات صوتی لازم را داشت، به رقص های سنتی و یا رقصهایی که بیشتر شبیه ورزش ایروبیک بود مشغول بودند.
تعدادی هنرمند خطاط هم با قلم موهایی که با آب خیس شده بود، بر روی سنگفرش خیابان مشغول نوشتن شعر بودند. بدون توجه به اینکه بعد از لحظاتی نوشته هایشان بخار می شود. از شانس خوبمان با کمک پانتومیم و پرس و جو از چند نفر، توانستیم رستوران فست فود هات را پیدا کنیم که اگرچه طعم واقعی پیتزا هات را نداشت ولی نسبت به گزینه های دیگری که برای شام میتوانستیم انتخاب کنیم بسیار عالی بود...
نکته ای که در فضای کلی شهر پکن جالب است، این میباشد که با وجودی که پکن زمستانهای بسیار سرد و تابستانهای گرمی دارد ولی شهرداری پکن هزینهی زیادی برای سبز بودن جلوهی شهر به کار میبرد. با توجه به اینکه مساحت پکن شانزده برابر مساحت شهر تهران است، هزینه و زحمتی که برای نگهداری شمشادهای اطراف خیابانها و پوشاندن آنها با پارچهی ضخیم در زمستان صرف می شود، زیاد است. البته در بعضی جاها هم گلها و گیاهان و حتی درختان مصنوعی و همینطور دیوارهای پوشیده از چمن پلاستیکی هم به چشم می خورد تا ظاهر قشنگی به شهر بدهند. پکن در کل شهر بینهایت تمیزی است.
بازدیدهای روز سوم پکن را با کارخانهی یشم شروع کردیم که در قسمت بعدی سفرنامه میتوانید با من همسفر شوید.
تورهای چین
سخن فاینداتور
امروز با خانم ن. جواهری همسفر شدیم و همگام با او قدم به سرزمین اژدهای طلایی و شهر پکن گذاشتیم، ادامهی سفرنامهی این مسافر خوش ذوق را میتوانید در تاریخ 5 شهریور ماه در بخش مجله گردشگری فاینداتور مشاهده کنید. در فصل بعدی به کارخانهی منحصربهفرد یشم و دیوار جذاب چین سفر خواهیم کرد. منتظر ادامهی این سفرنامهی ناب باشید.
فاینداتور پذیرای نظرات شما خوبان هست و میتوانید در بخش نظرات سوالات خود را از نویسندهی این سفرنامه بپرسید.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)