سفر 3 روزه مشهد
۱۴۰۰/۱۰/۰۵سفر به مشهد برای خیلی از ما آسان و برای بعضی دیگر یک آرزوی دست نیافتنی است. من و خانواده ام جزو دسته دوم بودیم. بعد از مدت ها کار و تلاش بیوقفه فرصت پیدا کردیم تا به مسافرت برویم. با خودمان فکر کردیم در فرصت سه روزه به کدام شهر ایران سفر کنیم و چون همه خانواده موافق بودند سفر 3 روزه به مشهد را برنامهریزی کردیم. همه میدانستیم که در مشهد میتوانیم علاوه بر زیارت حرم امام رضا (ع) از تفریحات این شهر نیز لذت ببریم. شاید شما هم سفرنامه های زیادی برای سفر به مشهد خوانده باشید. پیشنهاد میکنم این بار هم کمی از زمان خود را به ماجرای سه روز سفر من به مشهد در تابستان اختصاص دهید.
بلیط قطار مشهد
با توجه به ایام تابستان و تعطیل بودن مراکز آموزشی مانند دانشگاهها و مدارس، بلیط مشهد در زمان مناسب پیدا نمیشد یا قیمت آنها بسیار گران بود. البته ما گزینه پروازهای تهران به مشهد را هم بررسی کردیم. از نظر خودم و خانواده قطار گزینه بهتری بود چون هزینه آن به نسبت بلیط قطار در این ایام کمتر است و میتوانستیم در طی مسیر نیز از با هم بودن لذت ببریم. البته ما دلیل دیگری نیز برای انتخاب قطار داشتیم. من خیلی کم به مشهد سفر کردم ولی خاطرات دلنشینی از زمان کودکی و سفر با قطار دارم. پس بیصبرانه منتظر بودم تا مجدد آن خاطرت کودکی را زنده کنم. با وجود آنکه مدت زمان تقریبی 11 تا 12 ساعت در مسیر هستیم اما راحتی قطار، دورهم بودن اعضای خانواده و شبنشینیهای قطاری همیشه برای من و خانوادهام جذاب بود. خوشبختانه بلیط برای تاریخ و ساعت مد نظر را پیدا کردیم. ترجیح میدادیم برای سفر با قطار از ساعتهای پایانی شب استفاده کنیم تا بتوانیم ساعاتی را در قطار بخوابیم و خسته به مشهد نرسیم.حرکت قطار تهران به مشهد | ایستگاه راه آهن
روز حرکت ما با تاریخ یکی از بازی های ایران همزمان بود. وقتی وارد ترمینال راهآهن شدیم جَو بسیار جالب و باورنکردنی در ترمینال حاکم بود. مردم از یک طرف عجله داشتند به قطار برسند و از طرفی گوش به زنگ اخبار فوتبال بودند. یک عده از مردم به سالن آخر ترمینال راه آهن رفتند تا بتوانند فوتبال را دسته جمعی تماشا کنند. به نظر من شور و هیجان سالن انتظار راه آهن کمتر از ورزشگاه نبود. یکی از عجیب ترین اتفاقاتی که در سالن راه آهن افتاد این بود که متصدی سالن انتظار فقط اجازه داشت یک تلویزیون را روشن کند که آن هم انتهای راهروی سالن راه آهن بود. ما که مجبور بودیم در سمت سالن انتظار نزدیک به گیت قطار آماده باشیم، نمی توانستیم فوتبال را تصویری تماشا کنیم. این اقدام باعث اعتراض خیلی از مسافران شده بود.ساعت حرکت قطار 22.30 شب بود که بدون کوچکترین تاخیر حرکت کرد. ما مجبور بودیم بقیه مسابقه فوتبال را از طریق اینترنت و رادیو دنبال کنیم. در طول مدت 90 دقیقه فوتبال کوچکترین صدایی در راهرو قطار نبود و همه ساکت و با دقت به رادیو گوش می دادند. البته وقتی از محدوده استان تهران خارج شدیم، سیگنال رادیو به شدت ضعیف شد و این باعث شد که لحظات پایانی مسابقه را از دست بدهیم.
روز اول سفر به مشهد
حدود ساعت 11:00 صبح به مشهد رسیدیم. خوشبختانه ساعت ورود ما به مشهد با ساعت تحویل اتاق هتل فاصله چندانی نداشت. در این فاصله دو ساعته تصمیم گرفتیم برای نماز و زیارت به حرم امام رضا (ع) برویم. به طور معمول سعی می کردیم که وسایل و چمدان هایمان را به نزدیک ترین ورودی حرم به هتل تحویل دهیم. از آنجا که این دفعه در هتل آپارتمان ملل اقامت داشتیم، از راه آهن به سمت ورودی حرم در میدان آب یا باب الجواد حرکت کردیم.بعد از نماز و زیارت اولیه به هتل برگشتیم. هتل ما نزدیک میدان آب بود و با حرم 3 دقیقه فاصله داشت، بنابراین برای تردد به حرم و یا بازار رضا مشکلی نداشتیم و مقدار زیادی در هزینه حمل و نقل صرفه جویی کردیم.
من و خانواده ام بر اساس یک رسم قدیمی، در روز اول سفر به مشهد بیشتر استراحت میکردیم تا بتوانیم شب را با انرژی مناسب به زیارت پبردازیم و از بازارهای مشهد دیدن کنید. پس از زیارت حدود ساعت 21:00 به سمت بازار رضا رفتیم. همانطور که می دانید بازار رضا در نزدیکی میدان آب مشهد یا بلوار امام رضا قرار دارد. حدود یک ساعت در بازار قدم زدیم و چند سوغاتی کوچک تهیه کردیم که البته همه خرید ما از مشهد نبود. ما اصلا فکر نمی کردیم که در این ساعت از شب بازار شلوغ باشد. البته به نظرم شوق و هیجانی که در فضای بازار بود برای من خیلی دلچسب بود. دیدن مردمی که با دقت و وسواس خاصی جنس مورد نظر خود را انتخاب میکردند و یا در حال چانهزنی با فروشنده بودند، بسیار جالب بود. البته چون تابستان بود، گردشگرانی نیز در مشهد حضور داشتند که بیشتر آنها خارجی بودند. به خاطر حضور گردشگران خارجی فروشندههای مشهدی به زبانهای عربی، لبنانی و انگلیسی تسلط نسبی دارند. به گفته پدرم این مورد در سالهای قبل کمتر دیده میشد و فروشندههای مشهدی مهارت کمی در صحبت با گردشگران خارجی داشتند.
رستوران لیالی لبنان در مشهد
برای شام تصمیم گرفتیم به رستوران لیالی یا "شب های لبنان" برویم که غذاهای فست فود لبنانی سرو میکند. این رستوران یکی از معروفترین رستوران های فست فود مشهد هست که کیفیت غذاهای آن در مقایسه با قیمت غذا بسیار مناسب میباشد. از مهمترین دلایلی که گردشگران ایرانی از رستوران لیالی استقبال میکنند، طعم غذا و کیفیت ارائه آن میباشد. به خاطر همین رستوران شب های لبنا مشهد همیشه مملو از مشتریان است، بنابراین برای دریافت سفارش غذای خود باید کمی حوصله به خرج دهید. پیشنهاد میکنم شما هم در سفر بعدی به مشهد از کُپه، بعلبکی و شاورمای مرغ سفارش دهید که بسیار خوشمزه و باب میل ذائقه ایرانی هستند.روز دوم | بازدید از شاندیز و طرقبه
در روز دوم با تاکسی به منطقه شاندیز و طرقبه رفتیم. رستورانهای متعددی در این منطقه توریستی وجود دارد که به نظر من تفاوت چندانی با هم ندارد. اگر قصد دارید به شاندیز و طرقبه سفر کنید، پیشنهاد می کنم که از صبح زود حدود ساعت 07:00 تا 08:00 صبح که هوا گرم نشده به این دو منطقه توریستی شهر مشهد سفر کنید. به طور معمول برای بازدید از شاندیز و طرقبه باید یک روز یا نیم روز از سفر خودتان را اختصاص دهید تا بتوانید از زیبایی های آن لذت ببرید. طرقبه یکی از شهر تاریخی خراسان رضوی می باشد که به عنوان یکی از مناطق دشت توس به نام "ترغبذ" در قرون اسلامی شناخته میشد. از آنجا که این شهر یا آبادی بر سر راه کوهستانی و مالرو مشهد به نیشابور قرار داشت، از رونق خاصی برخوردار بود. در این منطقه خانه های قدیمی و تفرجگاه های قدیمی بسیار وجود دارد که امروز جاذبه توریستی منطقه هستند. بازدید از روستاهای زیبای طرقبه مانند کلاته آهن، ازغد، حصار، مایان، دهبار، کنگ، نغندر و جاغرق را فراموش نکنید. هم اکنون نیز امکانات رفاهی و خدمات شهری از قبیل پارک عمومی زیبا (مانند پارک جنگلی وکیل آباد و بهمن، پارک کمر مقبولا و پونه)، رودخانه شهری (رودخانه پنج دره طرقبه)، درمانگاه، مسجد، رستورانهای باغی و از همه مهمتر فروشگاههای بزرگ صنایع دستی برای رفاه حال گردشگران و کسب درآمد افراد محلی ساخته شده است. ما تعریف بازار بینالمللی بعثت را زیاد شنیده بودیم. طبق سفارش یکی از دوستان این مرکز خرید محل مناسبی برای خرید سوغاتی نظیر فرش، سبدهای حصیری و تابلوهای حکاکی شده بود. ما هم از این فرصت استفاده کردیم و کمی در پاساژ قدم زدیم.دیگر نزدیک عصر شده بود و ما بعد از یک روز تفریح در طرقبه به هتل برگشتیم. از آنجا که هتل ما در ساعت 20:00 شب شام سرو میکرد، باید به موقع در هتل حاضر میشدیم.
روز سوم | آخرین روز سفر به مشهد
به روز پایانی سفر رسیده بودیم. با وجود آنکه مدت ها تلاش کردیم که مسافرت برویم، این زمان بسیار تند گذشت. من فکر میکنم همه افرادی که از مسافرت لذت میبَرند در این خصوص با من هم عقیده هستند. من همیشه و در طی مسافرت هایم متوجه گذر زمان نمیشوم، شاید به این دلیل باشد که تمام مشغله های فکری و کاری را از خودم دور میکنم. آرزو داشتم که شرایط کار و یا موقعیت اقتصادیام به گونهای بود تا میتوانستم هر ماه به مسافرت بروم و از تمام شهرهای ایران بازدید کنم. ما هم مانند خیلی از زائران مشهد، بیشتر زمان سفر را به زیارت اختصاص دادیم چون مدت ها بود که به حرم امام رضا (ع) نرفته بودیم. به نظر من صفایی که در این مکان مقدس وجود دارد قابل توصیف نیست. همه با هر نوع شرایط اقتصادی و اجتماعی به حرم می آیند تا ساعتی به دعا و نیایش بپردازند و این همان انرژی خوب حرم امام رضاست. در مدت زیارت با دو نفر که اهل گنبدکاووس بودند و سنی بودند آشنا شدم. در ابتدا برایم جالب بود که اهل سنت به زیارت امام هشتم شیعیان آمدند اما بعد که با آن دو صحبت کردم، از اعتقاد قلبی و نیت خالص این دو زائر سُنی لذت بردم.خرید سوغاتی در مشهد
دیگر ساعت های پایانی حضور ما در مشهد بود. فرصت کمی داشتیم و باید برای خرید سوغاتی به محل مورد نظرمان میرفتیم. به طور معمول برای خرید سوغاتی به فروشگاه برادران حسینی سر میزنیم؛ چون هم تنوع بالایی دارد و هم قیمت ها مناسب هستند. این فروشگاه در بلوار وکیلآباد پلاک 906 واقع شده است. البته این بار برای خرید به بازار رضا رفتیم و از چند مغازه ابتدایی بازار خریدهای مورد نظر را انجام دادیم. چون فرصت کمی داشتیم. به نظر من با توجه به وسعت شهر مشهد و تنوع مراکز خرید، خوب است تا قبل از سفر در خصوص بهترین فروشگاه ها و مراکز خرید مشهد اطلاعات کسب کنید. در این صورت میتوانید سوغاتی خوب و با کیفیتی تهیه کنید.حدود ساعت 18:00 شده بود و باید به سمت راه آهن مشهد حرکت می کردیم.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)