سفرنامه های استانبول | تجربیات و خاطرات در شهر رویایی

سفر به استانبول شروع شد و پرواز ما از فرودگاه امام خمینی (ه) در تهران بود. ساعت پرواز ۱۰:۴۵ بود و ما مدت دو ساعت قبل از پرواز در فرودگاه بودیم و بعد از گرفتن کارت پرواز و تحویل بار وارد هواپیما شدیم. مدت زمان پرواز تهران به استانبول دو ساعت و سی دقیقه بود. تمامی پروازهای استانبول از چند ماه پیش در فرودگاه جدید استانبول فرود می آیند. این فرودگاه یکی از بزرگترین فرودگاه های دنیا می باشد. با توجه به اینکه تور استانبول ما ترانسفر فرودگاهی داشت، تورلیدر در فرودگاه منتظر ما بود و بدون هیچ مشکلی راهی هتل شدیم.

محل اقامت ما در محله سلطان احمد بود که نزدیک به جاذبه های گردشگری استانبول است. کوچه های محله سلطان احمد سنگ فرش هستند که این به تنهایی می¬تواند یک جاذبه گردشگری باشد. ساعت سه ظهر اتاقمان را تحویل گرفتیم و بعد از استراحتی کوتاه راهی کوچه های زیبای محله سلطان احمد شدیم. در یکی از کافه های زیبا چای ترکی خوردیم و پیاده راهی میدان اسب دوانی شدیم.  بعد از چند عکس دوباره به راهمان ادامه دادیم و به کاپاشی چارشی رسیدیم. کاپالی چارشی یا بازار بزرگ یکی از زیباترین بازارهای آسیاست. برای دیدن بازار بزرگ باید روزها وقت بگذارید و ما با توجه به محدودیت زمانمان فقط بخش های معروف بازار را دیدیم. با توجه به اینکه قیمت اجناس در این بازار به نسبت گران بود چیزی نخریدم. بعد از بازار بزرگ پیاده به سمت بازار مصری ها رفتیم. بازار مصری ها که به بازار ادویه هم مشهور است، پر از ادویه های رنگارنگ از کشورهای مختلف است. بازدیدمان از بازار مصری ها یک ساعت و نیم زمان برد و بعد از آن در یک رستوران زیبا یک پرس اسکندرکباب سفارش دادیم که به همراه نوشابه و مخلفات چهل لیر شد و بعد از شام راهی هتل شدیم.

بعد از آن راهی سمت آب انبار باسیلیکا شدیم. این آب انبار در نزدیکی مسجد ایاصوفیه بود و ورودی باسیلیکا ۲۰ لیر بود (در سال 1400 به خاطر تعمیرات امکان بازدید از این آب انبار وجود ندارد). آب انبار باسیلیکا در سال ۵۳۲ بعد از میلاد ساخته شده و با داشتن ۱۳۸ متر طول و ۶۴.۶ متر عرض قادر به نگهداری ۸۰ هزار متر مکعب آب است. این آب انبار ۳۳۶ ستون مرمر ۹ متری دارد که دو پایه ستون آن از همه مشهورتر است. دو پایه ستون به شکل سرمدوسا است که از آثار ارزشمند دوران روم باستان است. بر طبق یک افسانه، مدوسا یکی از سه خواهر گورگون  عفریته هایی که در اسطوره شناسی یونانی در دنیای زیرزمینی زندگی می کردند- است. مدوسا زنی زیبا بود و خدای دریا (پوسایدون) دلباخته ی او گشته بود. هنگامی که پوسایدون در معبد آتنا وی را دید، آتنای خشمگین صورت مدوسا را کریه و موهایش را به مارهای افعی تبدیل کرد. می گویند نگاه مدوسا افراد را به سنگ تبدیل می کند. به همین دلیل در گذشته جهت محافظت از ساختمان-های بزرگ و اماکن ویژه از مجسمه ها و نقاشی های گورگون استفاده می-شد. برای همین  سرهای مدوسا نیز برای محافظت از آب انبار در آن قرار داده شده اند. در ادامه به کاخ توپکانی رفتیم. از ایاصوفیه تا کاخ توپکانی را نیز پیاده رفتیم. ورودی توپکانی چهل لیر بود. کاخ توپکانی نخستین کاخ عثمانی بوده که بعد از فتح استانبول توسط امپراطوری عثمانی ساخته شده است. این کاخ شامل عمارت های مختلفی است که در یک باغ بسیار بزرگ بنا شد. بخش حرمسرای کاخ ورودی جدا داشت که ما از آن بازدید نکردیم. بعد از بازدید از کاخ کمی در پارک زیبای گلهانه که نزدیک کاخ توپکانی بود استراحت کردیم. با توجه به خستگی و گرسنگی فراوان ادامه برنامه را به فردا موکول کردیم. برای همین در رستورانی متوقف شدیم. بعد از غذا برای استراحت راهی هتل شدیم.

بعد از صبحانه راهی میدان تقسیم شدیم. برای این مسیر ما تاکسی به قیمت سی لیر گرفتیم اما این مسیر را می توان با مترو نیز رفت. کمی در میدان تقسیم گشت زدیم و از میان خیابان استقلال به سمت برج گالاتا رفتیم. ورودی برج ۳۵ لیر بود. می توانید از بالای برج استانبول زیبا را ببینید. بعد از دیدن استانبول از بالای برج به سمت اسکله امینونو رفتیم. 

با توجه به اینکه تصمیم داشتیم بعد از اینجا به مراکز خرید استانبول سر بزنیم برای همین تور کشتی بسفر نفری ۱۵ لیر را رزرو کردیم. اگر زمان کافی داشته باشید، می توانید به جزیره زیبای بیوک آدا و پرنسس نیز سربزنید.  تور کشتی تنگه بسفر حدودا یک ساعت و نیم زمان برد. از کشتی پیاده شدیم و از رستوران های غذای دریایی زیر پل عبور کردیم. از یک دستفروش ساندویچ ماهی کبابی به قیمت پنج لیر خریدیم که بسیار خوشمزه بود. 

بعد از آن به خیابان استقلال برگشتیم و به مراکز خرید آنجا سرزدیم. قیمت اجناس به نسبت دیگر مراکز خرید که بعدا رفتیم ارزان تر بود. برای رفع خستگی از خرید هم در یک کافه چای ترکی به همراه باقلوای خوردیم. چرخ های هم در خیابان استقلال حضور دارند که بلال آب پز یا کبابی و بلوط می فروشند که امتحان آنها نیز از دست ندادیم. در ادامه با تاکسی خود را  به مرکز خرید الیویوم رساندیم و بعد از ساعت ها گشتزنی در پاساژ، شام را در آنجا خوردیم و با تاکسی راهی هتل شدیم.

سخن فاینداتور