اخذ ویزا

بلیط قطار

رزرو هتل 

اجاره خودرو

قیمت تور برزیل

آب و هوای مشهد

سفرنامه یزد

راهنمای گردشگری یزد | تجربه و خاطرات سفر

۱۴۰۳/۰۲/۲۹

سفر به یزد

جور شدن این سفر خاص که مدت ها رفتن به آن تقریبا برایم آرزویی دست نیافتنی به نظر می رسید، همزمان شد با سرماخوردگی که انتظار می رفت در روزهای بعدی با علائم بیشتری خودش را نشان دهد . ولی از آنجایی که هیچ چیزی نمی توانست جلوی اشتیاق رفتن به این سفر را بگیرد، با دوپینگی که دوستان توصیه کردن و زدن ماسک، راهی سفر به یزد شدم. شاید همین اشتیاق بود که باعث شد به محض رسیدن به یزد، به طرز معجزه آسایی احساس کنم کاملا خوبم.
سفری خیلی متفاوت که جدای از دیدن ناشناخته هایی که فقط با همراهی این گروه ممکن بود، درس های بزرگی برایم داشت.
شبانه از ترمینال بیهقی به سمت یزد راه افتادیم و حدود ساعت هفت صبح به اقامتگاه بومگردی پارس رسیدیم که در محله ی تاریخی فهادان قرار داشت.

 

اقامتگاه سنتی پارس یزد

 

دیوارهای اقامتگاه را به هشتصد سال قبل و قدمت بنای آن را به دوران قاجار نسبت داده اند.
حوض آب با فواره های سنگی و فضای سرسبز و بسیار دلنشین حیاط اقامتگاه و بارش شدید و دلپذیر بارانی که این دیار از سرزمینمان، چند سال یکبار شانس دیدن آن را دارد، این اطمینان را در دلم ایجاد کرد که سفر خوبی در پیش است.

 

هتل سنتی پارس یزد

 

اولین روز سفر به یزد

طبق برنامه، روز اول قرار بود به زیارت پیر نارستانه برویم که از نیایشگاه های مهم زرتشتیان است. ولی با توجه به شرایط آب و هوایی و بارش شدید باران و شرایط کوهستانی جاده، قرار شد اول به مهریز برویم.
شهری تاریخی در سی کیلومتری یزد که قنات ها و کاریزهای آن از دیرباز، زندگی را به دیگر نقاط یزد جاری می کرده است.
مهریز که نام قدیم آن مهرگرد بوده، به دستور مهرنگار دختر انوشیروان پایه ریزی شده. مطابق با نقش نگاره های باقی مانده بر روی کوه ارنان، این شهر بیش از ده هزار سال قدمت دارد و ششصد اثر تاریخی در آن به جا مانده که بسیاری از آنها در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
دیدنی های مهریز که یادگار زندگی ایرانیان از دوران باستان تا به امروز در دل کویر مرکزی ایران است، واقعا هر بیننده ای را در سفر به یزد شگفت زده می کند.
روستای سریزد در پنج کیلومتری مهریز، یکی از آن شگفتی هاست.
با توجه به وقت اندکی که داشتیم، و تعطیلی و بارش شدید باران، چیزی فراتر از شانس بود که توانستیم در آن شرایط به داخل قلعه سریزد راه پیداکنیم.
قلعه سریزد قدیمی ترین صندوق امانات جهان به شمار می رود. این قلعه هیچوقت کاربرد نظامی نداشته و برای نگهداری غلات و موادغذایی بکار میرفته و همینطور در مواقع هجوم و غارت ، پول و طلا و اشیای قیمتی خود را در این قلعه نگهداری می کرده اند.

 

قلعه سریزد

 

دور تا دور این قلعه، خندقی به عرض تقریبی شش متر و عمق سه تا چهار متر وجود دارد که اولین لایه ی دفاعی قلعه به حساب می آید. علاوه بر آن قلعه دارای دو دیوار تو در تو با برج و باروهایی بلند است که توسط خندق محصور شده اند.
قلعه دو دروازه هم دارد که یکی به عنوان دروازه ی اصلی و دیگری به عنوان دروازه ی پشتیبان محسوب می شود. دروازه ی اصلی متحرک بوده و به وسیله ی طناب و قرقره هایی باز و بسته می شده. زمانی که دروازه های اصلی توسط دشمن شکسته می شد و دشمن به درون قلعه راه پیدا می کرد، دروازه ی دوم بسته می شد.
در نگاه اول از بیرون قلعه اینطور تصور می کردم که قرار است پشت این دیوارهای خشتی با این همه قدمت، ویرانه هایی را ببینم که فقط نامی از آنها باقی مانده ولی پس از عبور از روی پلی که از روی خندق می گذشت و وارد شدن به فضای اصلی، حجره ها و اتاقک هایی به چشم می خوردند که عظمت معماری خشتی شان هر نگاهی را خیره می کرد.

قلعه های یزد

 

دالان هایی طاقی شکل و حجره هایی با طاقچه ها و پنجره ها و شومینه ها که آدم را ترغیب می کرد به همه جا سرک بکشد و تفاوتهایشان را کشف کند.

اتاق هایی که هر کدام از آنها درب و کلید مجزایی داشت و طرز کار کلیدهای آن بسیار جالب و خاص بود.
یک حلقه چاه هم در خیابان اصلی وجود دارد که زمانی که قلعه توسط دشمن تسخیر می شده، از چاه به عنوان مخفی گاه زنان و کودکان استفاده کرده اند.

 

جاهای دیدنی سریزد

 

بعد از دیدن قلعه و رفتن به بام آن، و کمی گردش در اطراف قلعه و کوچه های خشتی محله، سوار بر مینی بوس با راننده ای بسیار مهربان و خوش ذوق، به راه افتادیم.
دروازه ی فرافر از آن جاهایی بود که با دیدنش غرور و افتخار در رگ های آدم قل قل می کند.
اینجا بیش از دو هزار سال قدمت دارد و جایی است که یزد باستانی آغاز می شده.

 

دروازه ی فرافر

 

دروازه ای رازآلود که زمانی محل ورود افراد به منطقه ی زیبای یزد بوده . جایی که در زبان یونانی به آن شهر ایساتیس می گفتند و در پارسی فرافر نام گرفته و به شهر معماران و هنرمندان مشهور بوده.
شهری بوده بسیار پر رونق که در دوران ساسانی، سلجوقی و صفوی به اوج شکوه و زیبایی خود رسیده است.
این دروازه که بر مسیر راه ابریشم قرار داشته و به دروازه ی بهشت معروف بوده، شاهدی است بر شکوه معماری ایران باستان.
در پشت دیوار با فاصله ای نه چندان زیاد، مجسمه ی یاد بودی از آرش کمانگیر ساخته بودند.
پهلوانی از لشکر منوچهر که با پرتاب تیر او، پس از هفت شبانه روز پرواز بی وقفه ی تیر در آسمان، مرز ایران و توران مشخص شد.

قنات زارچ یزد، شگفتی است به وسعت یک شهر در زیر خاک های یزد که قرن ها آب مورد نیاز مردم این منطقه را تامین کرده است.
قنات زارچ با طول نود کیلومتر، به عنوان طولانی ترین قنات جهان در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
تصور ساخت این قنات بادست های خالی و امکانات بسیار کم، می تواند ساعت ها فکرم را به گشت و گذار در آن دوران ببرد.
قدمت قنات به سه هزار سال قبل می رسد.
گویا در گذشته آب دهی قنات بیشتر از 150 لیتر در ثانیه بوده ولی الان دیگر خبری از این حجم آب دهی نیست و چیزی حدود 25 لیتر در ثانیه است.
توسعه ی شهر یزد و ساختمان سازی و حفر بی رویه ی چاه های مختلف در حریم قنات، باعث شده که دیگر قنات زارچ مثل گذشته پر آب نباشد اما هنوز هم برای مصارف کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.

 

طبیعت یزد

 

پیدا کردن مادر چاه در وسط بیابانی که گل های زرد خودروی شگفت انگیزی در آنجا به چشم می خورد، و دیدن جوشش آب از عمق زمین کویر و موج های کوچکی که از این جوشش، روی سطح آب معلوم بود، به قدری شگفت انگیز بود که حتی با فکر کردن به آن نفسم بند می آید و دلم می خواهد زمان در لحظه ی دیدنش ثابت بماند.

 

قتات زارچ یزد


بعضی تجربه ها را واقعا نمی توان به نوشته تبدیل کرد...

 

قنات زارچ

 

مجموعه ی باستانی و تفریحی غربالبیز توقف بعدی مان بود.

مجموعه غربالیز مهریز  

کوه غربالبیز از اولین نشانه های کهن شهر تاریخی مهریز است که طبق کاوش های انجام شده، بخشی از بنای خشتی متعلق به دوران اشکانیان در آن کشف شده که اولین اثر کشف شده از اشکانیان در مرکز ایران است.
اینجا فهمیدم دیدن چشمه های متعددی که در دل دامنه ی کوه، آبی زلال را به جریان می اندازد، لذتی فراتر از تصور برایم دارد و دلم می خواست ساعت ها در آنجا بمانم.

 

مجموعه گردشگری غربالیز


سرو کهنسال مهریز، در منطقه ی تاریخی منگاباد، بعد از سرو معروف ابرکوه، دومین موجود زنده ی کهنسال یزد به شمار می آید که نزدیک دو هزار سال است که باشکوه و استوار به زندگی ادامه می دهد و برای دیدنش شوق بسیار داشتم.

 

سرو کهنسال مهریز

 

درختان دیرزیست، با عمر چند هزار ساله، که گویای تمدن غنی منطقه هستند، علاوه بر اینکه سمبلی از پایداری و مقاومت در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی هستند، معمولا در اعتقادات مردمی، مقدس محسوب می شوند و قادرند باران بیاورند، گله ها را افزایش بخشند، باروری را یاری دهند و نذری را برآورده سازند.

بعد از بازگشتن از مهریز و اندکی استراحت، به دیدن درب کهن مهر رفتیم.
بنای ارزشمندی به یادگار مانده از دوران صفویه.
شهر یزد از دیرباز خاستگاه زرتشتیان بوده و همین باعث شده این شهر تاریخی به موزه ای از آثار و تمدن کهن ایران زمین تبدیل شود.
درب مهر کهن یکی از همان مکان های ارزشمند برای زرتشتیان است.

 

دیدنی های زرتشتیان یزد

 

رفتن به آنجا و زیارت آتش آن که برایشان بسیار مقدس است و قرار گرفتن در آن حال و هوا، شانسی است که نصیب همه نمی شود.
و فقط با وجود مهر دوستان بی نظیری که آشنایی با آنها برایم افتخار بزرگی است، ممکن شد.
دیدن مطبخ و اتاقک آتش و تصور اینکه چه کسانی در هزاران سال پیش در اینجا در حال نیایش بوده اند، می تواند ساعت ها مرا به خلسه ای شیرین ببرد و زمان را به عقب برگرداند.

جاهای دیدنی یزد دیدنی های مهریز یزد

 

به این فکر می کنم که آدمیزاد چه موجود عجیبی است.
در جایی می توان چنان احساس پیوندی با آنان که هزاران سال پیش می زیسته اند داشت و گاهی می توان با خشم و کین و جنگ، سرزمینی را با خاک یکسان کرد.

دومین روز سفر به یزد

در روز دوم به طرز معجزه آسایی، هوایی بی نظیر و آفتابی، جایگزین باران های شدیدی شد که احتمال رسیدن به پشت کوه دربید و پیر نارستانه را زیر سوال می برد.
در مسیر رسیدن به نارستانه، زیارتگاه ستی پیر و روشن کردن آتش در پای پیر هم از تجربه های بی نظیری بود که به سختی می توان چیزی درباره اش گفت.

 

جاذبه های گردشگری یزد

 

زیارتگاه پیر نارستان از آن مکان های عجیب و غریبی است که فکر می کنم اگر این سفر به یزد را از دست می دادم، تا آخر عمرم هم پایم به اینجا نمی رسید.
و بنابراین ارزش این را داشت که در جاهایی از مسیر بسیار خلوت، بدون آنتن و بدون هیچ تابلویی برای پیدا کردن مسیر، به رهبری استادی که بسیار از ایشان می آموزم و وجودشان غنیمتی است برای همه ی اعضای گروه ، و همراهی دوستانی که با عشق تمام مسیر را به خاطره ای به یاد ماندنی تبدیل کردند، از هیچ چیز حتی از خراب شدن جاده به خاطر سیلاب روز گذشته هم ذره ای نهراسم و رسیدن به پیر نارستانه، تبدیل به یکی از ماندنی ترین خاطرات این سفر شود.
و این را با تمام وجود درک کنم که همت و خواست، اولین اصل برای رسیدن به هر هدفی است.

زیارتگاه پیر نارستانه زیارتگاه پیر نارستانه یزد

 

داستان پیدایش نیایشگاه در این محل، داستان ناپدید شدن شاهزاده اردشیر، پسر یزدگرد سوم است.
وقتی که اعراب در زمان ساسانیان به ایران هجوم آوردند، اردشیر به همراه مادر خود کتایون، به قسمت شرقی یزد گریخت و در کوه نارستانه پنهان شد.
بعدها که یک شکارچی آهو به این محل می رسد، در خواب مردی با چهره ای نورانی را می بیند که به او می گوید در اینجا زیارتگاهی بساز، و اینچنین پیر نارستانه شکل می گیرد.

 

آتشکده یزد

 

حس و حالی که در آن فضا تجربه کردیم، از پختن عدس پلو و ریختن سیروگ تا به پا کردن آتش و بوی خوش پارسی و نیایش پای پیر، به قدری خاص بود که می ترسم با نوشتن، حق مطلب ادا نشود و همان بهتر که در خاطره ام باقی بماند.

 

آتشکده زرتشتیان یزد

 

در راه بازگشت، مقداری از مسیر کوهستانی را پیاده طی کردیم و چقدر لذت بخش بود.
بعد از رسیدن به اقامتگاه و زدودن غبار راه، به میزبانی یکی از بهترین دوستان و پدر و مادر و خانواده ی نازنینشان، به آتشکده ای که محل انجمن زرتشتیان کوچه بیوک و انجام مراسم خاصشان می باشد، رفتیم.

 

مکان های دیدنی یزد

 

دیدن آتشی که بیشتر از سیصد سال است خاموش نشده و هر روز با مراسم خاصی روشن نگه داشته می شود و نیایش در کنار آن حس و حال عجیبی داشت.
اجرای مراسم جالب چک و دوله یا همان فال کوزه بعد از صرف شام بسیار به یاد ماندنی بود.
فرهنگ کهن ایرانی پر است از جشن ها و آیین هایی که ایرانیان به مناسبت های گوناگون و در فصل های مختلف سال برگزار می کرده اند.
و مراسم چک و دوله در برخی از این جشن ها برگزار میشده.
به این صورت که کوزه ای سفالی را به دختری می دهند و این کوزه را از آب پاکیزه پر می کنند و کوزه را نزد حاضران می برند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتر، گردنبند یا سنجاق سر یا چیزی مانند آن را در آب کوزه می اندازند و روی کوزه با دستمالی ابریشمی می پوشانند.
بعد دختر کوزه را به زیر درختی همیشه سبز می برد و در آنجا می گذارد. بعد از مدتی همه گرد هم جمع می شوند و حاضران به نوبت شعرهایی می خوانند و دختر در پایان هر شعر، جسمی را از داخل کوزه بیرون می آورد و صاحب آن جسم متوجه می شود که شعر خوانده شده، مربوط به نیت او بوده است.
دیر وقت با کلی خاطرات خوب، آتشکده را ترک کردیم.

سومین روز سفر به یزد

روز سوم به گشت و گذار در قسمت تاریخی شهر یزد گذشت.
دیدن بقعه ی متبرک سیدرکن الدین و حال و هوای خاصی که از فضایش گرفتیم، شروع خوبی برای این گشت بود.

 

بقعه سید رکن الدین یزد

 

کوچه های خشتی یزد در بافت تاریخی، کوچه هایی باریک و پیچ در پیش است که به کوچه های آشتی کنان معروفند که در میان دیوارهای بلند خانه ها قرار گرفته اند.
بلندی دیوارها به ایجاد سایه در کوچه کمک می کند و پیچ و خم ها به دلیل شکستن بادهای تند وجود دارد.
همینطور در بخش هایی از کوچه ها قسمت هایی مسقف بنام ساباط وجود دارد که برای ایجاد سایه برای عابران طراحی شده است.

 

بافت تاریخی یزد

 

کوچه های کاهگلی و باریک آشتی کنان با معماری جذاب، خانه های قدیمی که خیلی هایشان به کافه یا اقامتگاه هایی برای توریست ها تبدیل شده اند، آب انبارهای کویری و بادگیرهایشان که دما را کنترل می کنند از جمله آب انبار شش بادگیر و میدان امیر چخماق، قنات های متعددی که در راه دیدیم، آسیاب آبی کوشک، زورخانه ای که آب انباری تاریخی بوده، زندان اسکندر،بازار سنتی یزد و خرید پارچه های یزدی معروف، مسجد جامع یزد با آن شکوه و معماری بی نظیرش و میدان مارکار از جمله دیدنی هایی بود که چشمانمان را نوازش دادند.

کوچه های قدیمی یزد محله های قدیمی یزد بقعه های تاریخی یزد بنای تاریخی یزد کوچه های آشتی کنان یزد

مسجد جامع یزد

مسجد جامع یزد مسجد جامع یزد مسجد جامع یزد مسجد جامع یزد

زندان اسکندر یزد

زندان اسکندر یزد

میدان مارکار یزد

میدان مارکار یزد

میدان امیر چخماق یزد

میدان امیر چخماق یزد

قنات مسجد جامع یزد

قنات مسجد جامع یزد

زورخانه صاحب الزمان یزد

زورخانه صاحب الزمان یزد
سفرنامه یزد

 

سفر به یزد بار دیگر این باور را در وجودم ریشه دارتر کرد که هیچ چیز در دنیا به اندازه ی دیدن و تجربه ناشناخته ها، ارزشمندتر و ماندنی تر نیست.
به امید سفر های پرشمار و شاد برایتان.

 

نیلوفر جواهری
اردیبهشت 1403

۵۹۶ ۱۴۰۳/۰۲/۲۹ نویسنده : ن جواهری
نظرات کاربران
دیدگاه
  • مهنازرضایی ۱۴۰۳/۰۲/۳۰

    من که از خوندن سفرنامه های زیبای شما لذت میبرم و واقعا حس میکنم خودم حضور داشتم اینقدر که زیبا و عالی و دقیق هرجایی که رفتید رو توصیف کردین. آفریییین به قلم زیبا و توانای شما دوست عزیزم. موفق و سلامت باشی. منتظر سفرنامه جدید هستم😍👍

    ۰
    ۳
Loading