سفرنامه مالدیو
۱۳۹۷/۱۱/۱۳سفرنامه مالدیو، سفری جالب و البته متفاوت
اواخر پاییز 96 قصد سفر داشتیم و مانده بودیم که کدام مقصد را امتحان کنیم. ترجیح میدادیم کشور جدیدی را تجربه کنیم و این مستلزم کسب اطلاعات کافی در خصوص کشورهای مناسب گردشگری میشد. شنیده بودم کشور مالدیو چند سالی است که جزو بهترین مقصد گردشگری دنیا و البته بهترین مقصد ماهعسل دنیا قرار دارد. اینگونه شد که با همسرم تصمیم گرفتیم به شهر ماله سفر کنیم.
قبل از خواندن سفرنامه این دوست عزیزمی توانید از سه لینک زیر دیدن کنید:
غذاهای محبوب در مالدیو
بهترین جشنواره های مالدیو
برترین مراکز خرید مالدیو
جزایر مالدیو
خیلی اضطراب داشتم که همهچیز خوب پیش برود و از انتخاب مقصدمان پشیمان نشویم. صبح روز سفر حرکت کردیم و ساعت چهار صبح به فرودگاه امام خمینی (ره) رسیدیم. پرواز ما ابتدا به قطر میرفت و ازاینجا باید به ماله پایتخت کشور مالدیو میرفتیم. دو ساعت پرواز اول طول کشید و ما خیلی سریع سوار هواپیمای ماله شدیم. پرواز از قطر به ماله حدود چهار ساعت طول کشید. نزدیک ماله که شدیم ارتفاع هواپیما کم شد، تماشای جزیرهها از بالا منظرهی خیلی جالبی بود. تقریباً ظهر بود که به ماله رسیدیم. از پروازهای طولانی هر دوتامون خسته شده بودیم. اواخر پرواز به ما فرم ویزا دادند تا پرکنیم. باید بخشی از فرم را موقع تحویل ویزا میدادیم و بخش دیگر رو تا هنگام برگشت باید نگه میداشتیم تا هنگام خروج تحویل میدادیم.
یک ویژگی خیلی جالب که فرودگاه ماله داشت این بود که باند فرودگاه بهقدری کوچک و باریک بود که از داخل هواپیما تصور میشد که هواپیما روی دریا فرود میآید. صحنه جالبی بود. به فرودگاه رسیدیم ترانسفر هتل رو دیدیم و با قایق به هتل آمدیم.
در لابی هتل میرو آیلند ریزورت نشستیم. لابی هتل رنگارنگ بود، با نوشیدنی خنک و خوشمزهای از ما پذیرایی کردند و بعد از چند دقیقه اتاق ما مشخص شد. به اتاق رفتیم و کمی استراحت کردیم. گرسنه بودیم و وقت ناهار شده بود به رستوران هتل رفتیم و برای ناهار فیهنوماس که از غذاهای محلی بود خوردیم. طعمی واقعاً عالی داشت یک نوع ماهی کباب شده بود که بسیار عالی طعم دار شده بود و کمی هم تندمزه بود. بعدازظهر برای ماهیگیری رفتیم و سوار قایقی به نام دونی (dhoni) شدیم. بعد روی لبهی صخرهای نشستیم و غروب زیبای خورشید را تماشا کردیم. منظرهی خیلی زیبایی بود. حتی از عکسهایی که دیده بودیم هم زیباتر و جذابتر بود. کمی کنار ساحل آرام و درخشان قدم زدیم و بعد به دیدن دلفینها رفتیم.
تماشای رقص دلفینها در غروب زیبای سواحل مالدیو خیلی چشمنواز بود. به نظر من همین زیبایی منظره میتواند دلیلی کافی برای سفر به مالدیو باشد. برای شام هم به رستوران رفتیم. این بار کولی بورکیبا سفارش دادیم. هرچقدر از خوشمزگی این غذا بگم بازم کم هست. کولی بورکیبا شبیه یک کیک بود، که با ماهیهای طعم دار و بینظیر درستشده بود. برخلاف غذای ظهر اصلاً هم تند نبود. بعد از شام به کنار ساحل رفتیم و قدم زدیم. واقعاً از دیدن این منظرههای زیبا و صدای آرام دریا سیر نمیشدیم.
روز دوم در تور مالدیو
صبح کمی دیرتر از خواب بیدار شدیم و به رستوران رفتیم. برای صبحانه امروز ماس هونی که آنهم از گوشت ماهیدودی به همراه نارگیل و پیاز و کلی ادویه خوشمزه درستشده بود. نوشیدنیهای متنوعی هم در رستوران بود که خیلی به ما انرژی داد. تصمیم گرفتیم حالا که سرحال هستیم، کمی جزیره گردی کنیم.
در امتداد ساحل پیاده راه افتادیم و وارد جنگلهای سرسبز شدیم. همهجا منظرهای از کارتپستال بود و ما چندین عکس گرفتیم. درختان سبز، پرندگان رنگارنگ آوازهخوان. در کنار یک رستوران بزرگ ماهیهای رنگین استوایی بودند، در همانجا چون قیمتهای مناسبی داشت ناهار خوردیم. دوباره به ساحل برگشتیم. مقداری نوشیدنی و کیک خریدیم و خوردیم. از اینهمه پرخوری تعجب نکنید اگر شما هم <aclass="contentlinks href="http://www.findatour.co/fa/Article/item/356/غذاهای محبوب در مالدیو" target="_blank" title="غذاهای معروف مالدیو">غذاهای مالدیو</aclass="contentlinks> رو ببنید حتماً امتحان میکنید.
صدای دریا به ما خیلی آرامش میداد. باورکردنی نبود اینهمه زیبایی و آرامش در یکجا جمع شده بود. بعدازاین عصر زیبا هیچ احساس خستگی نداشتیم انگار تازه صبح بود و ما پر از انرژی تازه فهمیدم چرا زوجهای جوان برای ماهعسل تور مالدیو رو خریداری میکنند.
به مرکز خرید چاندانه ماگو (Chaandanee Magu) رفتیم. واحد پول در مالدیو روپیه مالدیو است ولی همهی پول ما دلار بود و برای خرید در مراکز بزرگ و هتل به مشکلی برنمیخوردیم فقط بعضی دستفروشان و فروشگاههای کوچک دلار نمیگرفتند. مرکز خرید چندانه ماگو در ماله قرار داشت و از هر لحاظ بسیار مناسب بود. همهچیز در فروشگاهها بود و بیشتر اجناس از سنگاپور و چین واردشده بود. چند تا لباس خوشرنگ خریدیم. تنوع رنگها در مغازهها خیلی زیاد بود و انتخاب خیلی سخت بود. فروشگاههایی هم بودند که صنایعدستی چوبی میفروختند. خرید صنایعدستی و سوغاتی را به بعد موکول کردیم.
به یکی از رستورانهای به نام سابسیکس (Subsix )ماله رفتیم. به معنای واقعی یک رستوران رؤیایی و باورنکردنی و البته گران. رستوران سابسیکس در 500 متری زیر آب قرار داشت و ما با یک قایق موتوری کوچک به آنجا رفتیم. کیفیت غذایش هم خوب بود.
دوساعتی اینجا بودیم و بعد به موزه ملی مالدیو رفتیم. این موزه در پارک زیبا و بزرگ سلطان قرار داشت. این موزه زیبا و جالب سهطبقه بود و خیلی از وقتمان روگرفت.
وقتی بیرون آمدیم نزدیک غروب بود خیلی سریع به جزیره مافوشی رفتیم که یکی از محبوبترین جزیرههای این کشور است. دوست داشتیم غروب خورشید را آنجا تماشا کنیم. بیشتر از یک ساعت توی راه بودیم تا بالاخره به این جزیره زیبا رسیدیم. ساحلی تماشایی داشت که بعد از تاریکی هوا با نورپردازیهای زیبا جلوهی جدیدی به خود گرفت. شام را دریکی از رستورانهای نزدیک ساحل خوردیم.
بعد از شام همسرم گفت که بیا به یک جزیره زیبای دیگر برویم. من اصلاً حوصله نداشتم و خیلی خسته بودم ولی قبول کردم و به ساحل درخشان جزیره وادهو (Vaadhoo) رفتیم. خیلی زیبا بود، آب ساحل این جزیره در نور شب میدرخشید. بااینکه خیلی خسته بودم ولی خوشحال شدم که پیشنهاد جالب همسر رو قبول کردم. زیبایی این ساحل را حتی در رؤیاهایم هم تصور نمیکردم. انگار هزاران ستارهی درخشان در آب شناور هستند. پیشنهاد میکنم اگر به این کشور سفر کردید جزیره وادهو را حتماً در شب ببینید. نیمههای شب بود که به هتل رسیدیم و از خستگی کلاً بیهوش شدیم.
بعد از شام نیز به فرودگاه رفتیم و سفر زیبای ما به همین زودی تمام شد.
در امتداد ساحل پیاده راه افتادیم و وارد جنگلهای سرسبز شدیم. همهجا منظرهای از کارتپستال بود و ما چندین عکس گرفتیم. درختان سبز، پرندگان رنگارنگ آوازهخوان. در کنار یک رستوران بزرگ ماهیهای رنگین استوایی بودند، در همانجا چون قیمتهای مناسبی داشت ناهار خوردیم. دوباره به ساحل برگشتیم. مقداری نوشیدنی و کیک خریدیم و خوردیم. از اینهمه پرخوری تعجب نکنید اگر شما هم <aclass="contentlinks href="http://www.findatour.co/fa/Article/item/356/غذاهای محبوب در مالدیو" target="_blank" title="غذاهای معروف مالدیو">غذاهای مالدیو</aclass="contentlinks> رو ببنید حتماً امتحان میکنید.
صدای دریا به ما خیلی آرامش میداد. باورکردنی نبود اینهمه زیبایی و آرامش در یکجا جمع شده بود. بعدازاین عصر زیبا هیچ احساس خستگی نداشتیم انگار تازه صبح بود و ما پر از انرژی تازه فهمیدم چرا زوجهای جوان برای ماهعسل تور مالدیو رو خریداری میکنند.
به مرکز خرید چاندانه ماگو (Chaandanee Magu) رفتیم. واحد پول در مالدیو روپیه مالدیو است ولی همهی پول ما دلار بود و برای خرید در مراکز بزرگ و هتل به مشکلی برنمیخوردیم فقط بعضی دستفروشان و فروشگاههای کوچک دلار نمیگرفتند. مرکز خرید چندانه ماگو در ماله قرار داشت و از هر لحاظ بسیار مناسب بود. همهچیز در فروشگاهها بود و بیشتر اجناس از سنگاپور و چین واردشده بود. چند تا لباس خوشرنگ خریدیم. تنوع رنگها در مغازهها خیلی زیاد بود و انتخاب خیلی سخت بود. فروشگاههایی هم بودند که صنایعدستی چوبی میفروختند. خرید صنایعدستی و سوغاتی را به بعد موکول کردیم.
به یکی از رستورانهای به نام سابسیکس (Subsix )ماله رفتیم. به معنای واقعی یک رستوران رؤیایی و باورنکردنی و البته گران. رستوران سابسیکس در 500 متری زیر آب قرار داشت و ما با یک قایق موتوری کوچک به آنجا رفتیم. کیفیت غذایش هم خوب بود.
روز سوم- سفر به مالدیو
امروز طلوع خورشید را در کنار ساحل تماشا کردیم. صحنهای فراموشنشدنی بود. بعد در کنار سواحل درخشان قدم زدیم و صبحانه خوردیم. بعد از صبحانه استراحت کردیم. ناهار امروز در رستوران هتل بودیم و نانی جدید و خوشمزه به نام بامبوکی لوهیتی در کنارغذایمان بود که بسیار خوشمزه بود. ادویه خاصی در این نان بود و چربی خوبی داشت. به نظر من کل غذاهایی که در مالدیو خوردیم همه عالی بودند و منحصربهفرد. بعد از ناهار برای دیدن مسجد السلطان شهر ماله راهی شدیم. مسجد بزرگ و زیبایی بود و در آن آرامگاه بزرگان مالدیو قرار داشت.دوساعتی اینجا بودیم و بعد به موزه ملی مالدیو رفتیم. این موزه در پارک زیبا و بزرگ سلطان قرار داشت. این موزه زیبا و جالب سهطبقه بود و خیلی از وقتمان روگرفت.
وقتی بیرون آمدیم نزدیک غروب بود خیلی سریع به جزیره مافوشی رفتیم که یکی از محبوبترین جزیرههای این کشور است. دوست داشتیم غروب خورشید را آنجا تماشا کنیم. بیشتر از یک ساعت توی راه بودیم تا بالاخره به این جزیره زیبا رسیدیم. ساحلی تماشایی داشت که بعد از تاریکی هوا با نورپردازیهای زیبا جلوهی جدیدی به خود گرفت. شام را دریکی از رستورانهای نزدیک ساحل خوردیم.
بعد از شام همسرم گفت که بیا به یک جزیره زیبای دیگر برویم. من اصلاً حوصله نداشتم و خیلی خسته بودم ولی قبول کردم و به ساحل درخشان جزیره وادهو (Vaadhoo) رفتیم. خیلی زیبا بود، آب ساحل این جزیره در نور شب میدرخشید. بااینکه خیلی خسته بودم ولی خوشحال شدم که پیشنهاد جالب همسر رو قبول کردم. زیبایی این ساحل را حتی در رؤیاهایم هم تصور نمیکردم. انگار هزاران ستارهی درخشان در آب شناور هستند. پیشنهاد میکنم اگر به این کشور سفر کردید جزیره وادهو را حتماً در شب ببینید. نیمههای شب بود که به هتل رسیدیم و از خستگی کلاً بیهوش شدیم.
سفر به مالدیو-روز چهارم
بعد از صبحانهی مفصل به ساحل رفتیم و با زیردریایی به اعماق آبهای درخشان رفتیم. تماشای دنیای رنگارنگ زیر آب خیلی هیجانانگیز بود. ماهیهای کوچک رنگارنگ، کوسههای سفید و لاکپشتهای کوچک و بزرگ خیلی زیبا بودند. دلم میخواست ساعتها این سفر زیردریای من طول بکشد ولی کمتر از دو ساعت توانستم این مناظر جالب را ببینم. بعد به کاخ مولی آگه (Mulee-aage)رفتیم که ساختمانی زیبا داشت. این کاخ زمانی مقر حکومتی مالدیو بوده و مدتی هم دفتر ریاست جمهوری مالدیو در آن قرار داشته ولی حالا خالی بود و ما از آن بازدید کردیم. بعد از ناهار برای کمی خرید دوباره به مرکز خرید چاندانه ماگو رفتیم و تمام خریدها رو انجام دادیم. سریع به هتل برگشتیم و چمدانها رو جمع کردیم. پرواز ما آخر شب بود.بعد از شام نیز به فرودگاه رفتیم و سفر زیبای ما به همین زودی تمام شد.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)