سفرنامه پکن
۱۳۹۸/۰۸/۲۶چندی پیش با یکی از سفرنامه نویسان خبرهی فاینداتور هم قدم شدیم و او را در سفرش به چین همراهی کردیم اما این سرزمین به قدری وسیع است و دیدنیهای جذابی دارد که امروز به ادامهی سفرنامه چین و گشت و گذار در شهر پکن خواهیم پرداخت.
سفرنامه پکن | بازدید از کارخانه یشم
یشم یک سنگ قیمتی است که از نظر چینی ها بسیار خوش یمن است و باعث تقویت قوای جسمانی و شفابخشی میشود.حتی در گذشته معتقد بودند این سنگ باعث نامیرایی می شود و به همین دلیل در برخی از سلسله های گذشته، شاهان و اشراف چین را در کنار سنگ یشم دفن میکردند تا هم به اعتقاد خودشان مانع از پوسیدگی جسم شوند و هم از شیطان محافظت شوند.
برخلاف تصورم که فکر میکردم سنگ یشم فقط سبز رنگ می باشد، ولی به رنگهای مختلفی موجود است از جمله بنفش کمرنگ و سفید و کرم. البته تشخیص سنگ یشم واقعی از یشم جعلی کار بسیار مشکلی است و فقط یک جواهر شناس خبره با میکروسکوپ قادر به تشخیص آنهاست.
همان طور که در ایران، طلا به عنوان کادوی نفیسی هدیه داده می شود، در چین به خاطر مناسبتهای مهم به یکدیگر ساخته ای از سنگ یشم هدیه می دهند و ارزش آن را بالاتر از طلا و گوهر می دانند. ضرب المثلی چینی می گوید: هر چیزی قیمتی دارد ولی ارزش یشم را نمی توان تخمین زد.
جالب اینکه در سنت چینی ها به جای حلقه و انگشتر، النگوی ساخته شده از سنگ یشم، نماد متاهل بودن خانمهاست. علاوه بر زیور آلات مثل النگو و گردنبند و گوشواره، مجسمه های خیره کننده ای هم از سنگ یشم در این کارخانه تراشیده می شود که قیمت آنها سر به فلک می گذارد.
مجسمهی شیر هم که به عنوان سمبل قدرت چینی ها که یک گوی در دهان دارد، زیاد دیده می شود. چینی ها معتقدند دست کشیدن به گوی دهان شیر، خوش یمن است و شانس می آورد. حالت شیرها کاملا غیر تهاجمی است و همانند دیوار بزرگ چین، نشان دهندهی خلق و خوی آرام و تدافعی چینی هاست که در طول تاریخ همواره مورد تهاجم واقع شده اند.
در میان مجسمه های یشمی، توپ کنده کاری خاصی به نام هپی بال توجه ما را به خود جلب کرد که نمادی از خانوادهی خوشبخت است و از چند لایهی تودرتو تشکیل شده است.
چینی ها در المپیک 2008 که میزبان آن بودند، خیلی تیز بینانه سعی کردند که در ساخت مدالهایی که به ورزشکاران هدیه می دهند، از سنگ یشم استفاده کنند و به این ترتیب با معرفی این سنگ به دنیا، صادراتشان چند برابر شد.
سفرنامه پکن | بازدید از دیوار چین
بالاخره نوبت به بازدید شگفت انگیزترین قسمت سفرمان، دیواربزرگ چین رسید که یکی از آرزوهایم بود. برای دیدن دیوار چین، کم کم به سایت بَدلینگ نزدیک می شدیم که دور نمای زیبایی از دیوار بزرگ چین نمایان شد. رویای دیرینه داشت به حقیقت می پیوست!
البته اغراقها و افسانههای زیادی دربارهی این ساختهی عظیم بشری وجود دارد که معروفترین آنها این است که دیوار چین از ماه دیده می شود که کاملا رد شده است. البته اینکه بعضی میگویند دیوار چین جزو عجایب هفتگانه دنیاست هم درست نمی باشد. قدمت دیوار بیش از 2300 سال است که در طول زمان تکمیل شد. میگویند طول واقعی دیوار 21166 کیلومتر است ولی اکنون حدود هفت یا هشت هزار کیلومتر آن باقی مانده است. برخلاف تصور خیلی ها، دیوار چین مانند یک حلقه نیست که دورتادور چین را گرفته باشد، بلکه یک دیوار شرقی غربی است که بین چین و مغولستان ساخته شده برای جلوگیری از حملهی مغولها که البته در نهایت هم مغولها از آن عبور کردند...
جالب اینکه دیوار چین به صورت یک دیوار خطی پیوسته نیست و در جاهایی که کوههای بلند و رودخانه بوده، دیواری وجود ندارد. چینی ها می گویند کسی که یک قدم بر روی دیوار چین بردارد قهرمان است. گفته میشود جنس دیوار در مناطقی از آن، ترکیب آجر با آرد برنج است که استحکام آنرا بیشتر می کند.
ارتفاع دیوار در بدلینگ به طور متوسط هفت متر و در بعضی جا ها به چهارده متر هم می رسد، عرض آن هم در قسمتهای مختلف متغیر است و در بعضی جاها تا حدی است که چند ردیف اسب سوار در کنار هم از روی دیوار رد می شوند. هر چند صد متر یک برج دیدبانی دارد که در گذشته برای اعلام خبر حملهی دشمن به قسمتهای دیگر دیوار، در آنجا آتش روشن می کردند.
قسمت عمدهی دیوار چین را پله ها تشکیل می دهند. ارتفاع و عمق پله ها بستگی به شیب زمین در آن قسمت دارد. توصیف عظمت این دیوار کار راحتی نیست. اصلا قابل تصور نیست که مصالح را چطور روی شیب هایی به این تندی بالا آورده اند.
فقط حیف که این موضوع که قبلا جایی خوانده بودم که دیوار چین یک جورهایی قبرستان هزاران هزار کارگر مظلومی است که در اثر ساختن دیوار بزرگ، جانشان را از دست دادند، روی ذهنم سنگینی میکرد و باعث میشد نتوانم تمام و کمال از رسیدن به آرزوی راه رفتن بر روی دیوار بزرگ لذت ببرم.
از همهی اینها گذشته نمیتوان انکار کرد دیوار چین، عظمتی غیر قابل تصور دارد که تا بر روی آن قرار نگیری و امتداد آن را که مانند اژدهایی در دل کوه پیش رفته، نبینی، باور نمیکنی که این ساختهی دست بشر چه ابهتی دارد!
ابهتی که شاید مثل خیلی ساختههای دیگر انسان، باعث غروری بیحد میشود که این منم انسان! که چه کارها از من بر می آید! دقیقا همینجاست که نگاهی به عظمت طبیعت اطراف دیوار و کوه های سرسبز، وادارت می کند که سر تعظیم و فروتنی در برابر خالق این زیبایی ها فرود آوری. چراکه عظمت این طبیعت قابل مقایسه با هیچ ساختهی دست بشری نیست...
دلمان پیش دیوار بزرگ چین جا ماند ولی زمان بیشتری نداشتیم و بعد از یک پله نوردی یک ساعته بر روی دیوار، برای صرف فست فود به همراه گروه، سایت بدلینگ را ترک کردیم.
سفرنامه پکن | مراسم چای چینی
بعد از صرف ناهار نوبت به دیدن مراسم چای چینی رسید. چین زادگاه چای در جهان شناخته شده و فلسفهی انجام مراسم چای، گسترش صلح و آرامش و احترام است. مراسم چای که به همراه قدردانی کردن از مادر طبیعت که چای را در اختیار ما قرار داده و بوییدن چای و نوشیدن و لذت بردن از عطر و طعم دل انگیز آن است، در واقع نوعی سبک زندگی به حساب میآید که انتقال آرامش مهمترین رکن آن است.
در طول این مراسم باید عطر چای را استشمام کنید، آنرا به فنجانی دیگر انتقال دهید و بخارش را احساس کنید و سپس آن را بنوشید و البته طرز به دست گرفتن فنجان برای خانمها و آقایان هم متفاوت است.
مرکزی که ما برای دیدن مراسم چای به آن جا رفتیم تحت نظارت مستقیم دولت بود و احتمال تقلب در آن وجود نداشت. در این مراسم برخلاف روش دم کردن معمول ما، آب جوش را کمتر از چند ثانیه بر روی برگهای چای می ریختند و با چند بار پروخالی کردن ظرفها، آن را سرو می کردند و میگفتند با طولانی تر قرار گرفتن برگهای چای در آب جوش، خواص آن از بین میرود!
چند نوع مختلف چای معروف چینی را تست کردیم که البته تبلیغی هم برای خرید آنها بود. ولی به خاطر گران بودن چای ها و همینطور قوری ها و فنجانهایی که برای فروش گذاشته بودند، فقط به گرفتن عکس از آنها بسنده کردیم.
سفرنامه پکن | مرکز طب سنتی
مرکز طب سنتی بازدید بعدی بود. در آنجا آقایی چینی که انگلیسی هم می دانست، خواص داروها و مُسکن های گیاهیشان را می گفت و با پانتومیم های بامزه ای که برای تبلیغ داروهایشان انجام می داد، سعی در جذب مشتری داشت.
دوستانمان که چند سال پیش به چین رفته بودند، میگفتند در مرکز طب سنتی، تعدادی از دکترهایشان با گرفتن نبض و یک سری معاینات ساده، بیماریهایی را تشخیص می دادند که البته خیلی هم دور از ذهن نبوده و برای تشخیصهایشان نسخه هایی تجویز می کردند که قیمت های بالایی هم داشته اند.
فکر می کنم با توجه به اینکه فهمیده اند چقدر ارزش ریال افت پیدا کرده و کمتر کسی حاضر به تهیهی نسخه های گران قیمت آنهاست، این بخش را حذف کرده بودند! گشت و گذار در معروفترین خیابان پکن به نام وانگ فوجینگ برنامه ی بعدیمان بود.
سفرنامه پکن | خیابان وانگ فوجینگ
وانگ فوجینگ خیابانی پیاده رو و توریستی با قدمتی نزدیک به هفتصد سال است که در منطقهای قدیمی در قلب پکن قرار دارد. طول این خیابان کمی کمتر از یک کیلومتر و عرض آن چهل متر است. رفت وآمد ماشینها در آن ممنوع است؛ اما برای توریست ها قطاری در نظر گرفته شده تا بوسیلهی آن جا به جا شوند.
ساختمانهایی بسیار قدیمی در این خیابان وجود دارد که به زیبایی بازسازی شده اند و مجسمه های برنزی با طراحی هایی جالب، واقعا دیدنی هستند. در بخش شمالی وانگ فوجینگ، کلیسای قدیمی بزرگی قرار گرفته که هنگام مراسم مذهبی باز می شود ولی محوطهی بیرونی آن به روی همه باز است.
در وانگ فوجینگ فروشگاههای پوشاک و کیف و کفش با مارکهای معروف جهان و انواع سوغاتی ها و صنایع دستی وجود دارد. بازار خوراکی هم حسابی داغ است. از انواع گوشت ها، که البته در هوای گرم پکن در فضای آزاد و خارج از یخچال نگهداری می شوند، گرفته تا عقرب و سوسک و رتیل که زنده زنده به سیخ کشیده شده اند، همه را میتوانید در این بازار پیدا کنید.
خوردن حشرات فکرش هم برای ما وحشتناک است؛ اما جالب این که بدانید حشرات از لحاظ میزان بالای پروتئین و املاح و با توجه به چربی کمی که دارند، غذایی سالم برای انسان به شمار می آید. چینی ها یک ضرب المثل دارند که بر بر اساس آن: هر جنبنده ای روی زمین جز ماشین، هر جنبنده ای در هوا جز هواپیما و هر جنبنده ای در دریا جز زیر دریایی قابل خوردن است.
این موضوع دلیل فرهنگی دارد. چون چین سالهای سال درگیر جنگهای بسیار بوده و از لحاظ تامین مواد غذایی به مشکل می خوردند، برای همین همه چیز را می خورند؛ اما واقعیت این است که غذاهای نامتعارف خیلی هم غذای هر روز خودشان نیست و بیشترجاذبهی توریستی به شمار میروند. غذای اصلی آنها بیشتر غذاهای آب پز با نودل و سبزیجات است که معمولا بو و مزهی خوبی هم ندارند.
علاوه براینها، پای مرغ پخته شده که ظاهری چرب و لزج داشت و بوی بی نهایت بدی هم می داد در هر گوشه ای پیدا می شد که ظاهرا به عنوان میان وعده میل میکنند!
توصیهی خوبی که لیدرمان گفتند استفاده از سیر به همراه غذاهاست که برای پیشگیری از بیماریهای گوارشی مخصوصا در چنین آب و هوایی مفید است. همراه داشتن قرص سیر در چنین سفرهایی خیال آدم را تا حدی راحت می کند.
از غذاهای چینی که تا حدی با سلیقهی ما جور در می آید، میتوان گوشت اردک سرخ شده و همینطور دامپلینگ را نام برد. دامپلینگ غیر از چین در خیلی از کشورهای دیگر آسیای شرقی هم رواج دارد و جزو غذاهای پیچیدنی مثل دلمه است که تنوع زیادی دارد. خمیر آن را میتواند سیب زمینی، نان یا آرد برنج باشد که با هر چیزی مثل گوشت یا سبزیجات یا شیرینی پر می شود.
به خاطر اینکه دامپلینگی که با آرد برنج درست میشود، غذای مورد علاقهی پاندای کونگ فو کار در انیمیشن جذابش بود، ما هم دستِ رد به سینه اش نزدیم. از خوراکیهای پر طرفدار در این خیابان میوه های آب نباتی یا تانگولو است که انواع تکه های میوه را با چوب بامبو به سیخ می کشند و سیخ های میوه را داخل شکر آب شده یا شکلات فرو میبرند که بعد از خنک شدن شبیه آب نباتی ست که داخلش میوه قرار دارد. ما توت فرنگی را امتحان کردیم و عالی بود.
سفرنامه پکن | پارک جهانی پکن
روز چهارمِ سفر به پکن را با دیدن پارک جهانی که آن هم جزو تورهای اختیاری بود، شروع کردیم. بازدید از پارک جهانی پکن مثل سفری یک روزه به دور دنیا بود.
تعداد زیادی از جاذبه های دیدنی مربوط به بسیاری از کشورها در پنج قارهی جهان را می شد یک جا در آن جا دید. از تخت جمشید گرفته تا تاج محل، برج پیزا، برج ایفل، اهرام مصر، میدان سرخ مسکو، بیگ بن لندن، اسب تروا، اکروپولیس یونان، کلوسئوم رم، برجهای دوقلوی تجارت جهانی، سالن اپرای سیدنی و حتی آبشار نیاگارا و مجسمهی آزادی و خیلی ساختمانهای دیگر که همگی دورنمای جالبی داشتند ولی بعضی جاها کیفیت ساخت آنها و ظرافت ها به نظرم باید بیشتر رعایت می شد و ما را به یاد تولیدات کُپی شدهی چینی انداخت.
در قسمت اهرام مصر، دیدن دو شتر دوکوهان و سواری کردن با آنها از لذت بخشترین قسمتهای بازدید بود. مخصوصا اینکه ما تا قبل از این فقط شتر با یک کوهان را از نزدیک دیده بودیم.
شویی از رقصهای محلی ملیت های مختلف به همراه نمایشی از فیل ها نیز در این پارک اجرا می شد که البته بیشتر از جذابیت، دلمان را به درد آورد. در قسمتی از نمایش، فیل بزرگی در حالیکه پاهای عقبش را بالا گرفته بود، همزمان حلقهای را هم روی خرطومش می چرخاند. خدا میداند فیلهای بیچاره را چه طور با گرسنگی دادن و ضربه های داس بر بدنشان مجبور به انجام این عملیات آکروبات کرده بودند.
بعد از بازدید از پارک جهانی برای پیدا کردن رستورانی که غذای تا حدی قابل قبول داشته باشد، به مرکز خرید بزرگی رفتیم که فود کورت بزرگی داشت.
سفرنامه پکن | خرید از چین
بعد از سفر به چین نظرم کاملا در مورد خرید از چین تغییر کرد. هر چند ما هیچوقت در سفرهایمان وقت زیادی را به خرید اختصاص نمی دهیم ولی چیزی که در نگاه کلی دیده می شد این بود که اجناس بسیار بی کیفیت چینی، تازه آن هم بعد از مراسم !!چانه زنی معروف در چین، قیمت قابل قبولی داشتند وگرنه برندهای خوب چینی قیمت های بالایی داشتند و برندهای معروف جهانی که هم دیگر هیچ
سفرنامه پکن | محله هوتونگ و دریاچه هوهای
برنامهی بعدیمان دیدن محلهی قدیمی هوتونگ و دریاچهی زیبای هوهای بود. هوتونگ محله ای بسیار قدیمی است که در قسمت تاریخی پکن قرار دارد و از قرنها پیش، کوچکترین تغییری در ظاهر آن به وجود نیامده است. در و دیوار خانهها و ساختمانهای هوتونگ خاکستری و کاملا تاریخی هستند. برای درک تاریخ کهن چین حتما باید در کوچههای باریک هوتونگ قدم زد.
هوتونگ به معنی صدای افتادن سطل در چاه آب است! چاههای زیادی در سطح این شهر قدیمی کنده شده بودند که هنوز هم تعدادی از آنها در هوتونگ باقی مانده است. شاید هم به خاطر عرض بسیار کم کوچه ها و گذرگاهها در این منطقه، مردم آن زمان، به آن لقب هوتونگ را دادهاند که اشاره ای مستقیم به باریک بودن معابر دارد.
هنوز هم قسمتی از هوتونگ وجود دارد که خانه هایش به همان شکلِ قرنها پیش حفظ شده اند. البته برای اینکه محله، بافت تاریخی خود را حفظ کند، شهرداری پکن قوانین بسیار سفت و سختی را اجرا کرده و به هیچ عنوان اجازهی هیچ تغییر یا بازسازی در نمای ساختمانها را نمی دهد.
کوچه های باریک هوتونگ در واقع نماد نوعی زندگی جمعی است که فضایی مشترک برای زندگی فراهم می آورد و آشپزخانه ها و سرویسهای بهداشتی در یک یا چند کوچه به صورت مشترک استفاده میشود. با دیدن هوتونگ کاملا میتوان حس کرد که تاریخ به عقب برگشته است...
پکن علاوه بر مکانهای تاریخی، جاذبه های طبیعی بسیار زیبایی هم دارد که دریاچهی هوهای که به دریاچهی لوتوس (نیلوفر آبی) هم معروف است، یکی از دیدنی ترین آنهاست. گلهای نیلوفر آبی بر روی دریاچه و سرسبزی اطراف آن، فضایی سرشار از آرامش و زیبایی را بهوجود آورده اند که گشت و گذار در آنجا ساعتها زمان می طلبد.
در پایان روز چهارم سفر به پکن، به خیابان دِ پِلِیس که پر از برندهای مختلف بود و همینطور صفحه نمایش بسیار بزرگ و جذابی که در بالای خیابان نصب کرده بودند، رفتیم. با تاریک شدن هوا، که اِسکرین را روشن کردند، فضای بسیار زیبایی در .خیابان بهوجود آمد و باعث شد دلمان را به دریا بزنیم و خوردن غذاهای خیابانی را در زیر نور زیبای آن تجربه کنیم
سفرنامه پکن | خوردن غذای چینی
صدف با پختِ چینی تقریبا مثل جاهای دیگر بود که قبلا امتحان کرده بودم شاید هم کمی خوشمزه تر! مخصوصا همراه با تکه های زنجبیل پخته شده که طبع بسیار سرد صدف را خنثی می کرد. برای خوردن خرچنگهای قرمز کوچکی که به وفور در دکه هایی که در وسط خیابان می فروختند، جرأت نداشتم مثل خودشان با دست، پوستهی سفت خرچنگ را جدا کنم به خاطر همین به کمک چاپ استیک یا همان چوبهای غذاخوری معروفشان، قسمت بالای دُم خرچنگ را که گوشتی به نظر میرسید و خیلی هم کوچک بود جدا کردم که مزهی خوبی هم داشت.
ولی نه صدف نه خرچنگ هیچ کدام ته دلمان را هم نگرفت. شانس آوردیم که علاوه بر غذاهای چینی، دکه ای پیدا کردیم که در آن فروشندهای هندی با جوجه کباب تند خوشمزه ای به همراه نان معروف هندیها پذیرایی خوبی از ما کرد.
صبح روز بعد که روز پنجم سفرمان بود، برای پرواز به شانگهای باید خیلی زود هتل را ترک می کردیم. با هماهنگی هایی که از قبل شده بود، صبحانه را زودتر از ساعت شش خوردیم و به سمت فرودگاه راه افتادیم.
سخن فاینداتور
دوستان عزیز فاینداتوری که علاقه مند به خواندن ادامهی این سفرنامه و سفر به شانگهای هستند، در تاریخ 20 شهریور ادامهی آن را در بخش مجله گردشگری فاینداتور منتشر خواهیم کرد.
اگر از نویسندهی این سفرنامهی جذاب سوالی دارید، میتوانید در بخش نظرات آن را درج کنید تا پاسخگوی شما باشند؛ همچنین اگر علاقهمند هستید که با نام شما سفرنامههایتان در وبسایت فاینداتور قرار گیرد، میتوانید فایل متن و تصاویر خود را به آدرس ایمیل z.mirzaei@parsiangroup.com ارسال نمایید.
پذیرای دیدگاه های شما خوبان هستیم.
دوست فاینداتور، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
(پس از تایید، نمایش داده می شود.)