سفرنامه آدانای ترکیه

اوایل تابستان بعد از امتحانات دانشگاه، همسرم پیشنهاد سفری چهار روزه به ترکیه را داد. من هم که خسته از درس خواندن بودم بدون معطلی قبول کردم. مقدمات سفر آماده شد و من هم وسایل را جمع کردم، من هی قت در سفر چند چمدان سنگین همراهم نمی برم پس با یک چمدان کوچک راهی فرودگاه امام خمینی تهران شدیم. پرواز ما ساعت 3 بامداد بود، 3 ساعت هم زودتر باید فرودگاه بودیم بنابراین آن شب نتوانستیم استراحت کنیم. کارت‌های پرواز را گرفتیم و بازرسی و بخش گذرنامه را هم پشت سر گذاشتیم. پرواز ما با هواپیمایی قطر ایر Onur Air بود. از هواپیما و سرویس‌دهی راضی نبودیم. همسرم چون قدبلندی داشت فاصله کم صندلی‌ها برایش آزاردهنده بود. بعد از 3 ساعت پرواز به شهر آدانا رسیدیم. من که تا آن زمان اسم شهر آدانا را نشنیده بودم منتظر بودم که دوباره سوار هواپیمایی دیگر شوم ولی همسرم گفت که مقصدمان همین‌جاست!!! آنجا بود که متوجه شدم مقصد آنتالیا نیست و آداناست و من اسم مقصد را اشتباه شنیده بودم و بلیت را هم اشتباه خوانده بودم. نگران نبودم چون همسرم همیشه پیش از سفر خوب تحقیق می کرد و حتما نکته جالبی درباره آدانا شنیده بود که به جای آنتالیا من را به آدانا می برد.
خیلی زود با اتوبوس به هتل پنج ستاره آنمان (Aneman Adana Hotel) رفتیم. هتلی با ظاهری زیبا که در 5 کیلومتری مرکز شهر آدانا قرار داشت. برخورد کارکنان هتل خیلی عالی بود و با مهربانی و آرامش تمام از ما استقبال کردند. مراحل پذیرش و تحویل اتاق به‌سرعت انجام شد. در این زمان هم در لابی از ما با قهوه ترک و شیرینی پذیرایی کردند. این هتل 140 اتاق داشت و در تمام آن‌ها تلویزیون، تهویه مطبوع، چای‌ساز و قهوه ساز و Wi-Fi وجود داشت. از دکوراسیون و طراحی زیبای اتاق‌ها هرچه بگویم کم است همه‌ی وسایل تم سبز ملایم داشتند. یک کاتالوگ هتل و نقشه‌ی توریستی هم روی میز اتاقمان بود که بعدها خیلی کمکمان کرد. باشگاه بدن‌سازی، حمام ترکی، استخر سرپوشیده و روباز، انواع سالن اسپا، چند سالن جلسه، سالن زیبایی و یوگا ازجمله امکانات این هتل بود. مهم‌ترین ویژگی هتل باعث خوشحالی من بود نزدیکی بزرگ‌ترین مرکز خرید آدانا به این هتل بود. از تحویل گرفتن اتاق که خیالمان راحت شد به خیابان‌های اطراف رفتیم و کمی قدم زدیم. آدانا در واقع یکی از شهرهای ساحلی و صنعتی ترکیه است که به‌تازگی در زمینه ی گردشگری موردتوجه ایرانیان قرارگرفته است. جاذبه‌های آدانا در کنار سواحل زیبای مدیترانه‌ای، شامل بازارها، مساجد و بناهای تاریخی است. پیاده‌روی ما در شهر زیبای آدانا طولانی شد و برای ناهار به رستوران رفتیم و کباب خوردیم کباب آدانا. جالب بود کباب را در نانی شبیه لواش به نام نان دوروم پیچیده بودند و در کنار آن گوجه‌فرنگی کباب شده، فلفل، زیتون، سالاد و پیاز و سس مخصوصی قرار داده بودند. این سس طعم بسیار بی‌نظیری داشت. در آدانا سالادی به نام ezme با کباب‌ها سرو می‌شود که من خیلی پسندیدم. تصمیم گرفتیم برای ناهار غذایی فست فودی بخوریم و از منوی رستوران پیتزا لاهمجون (Lahmacun) انتخاب کردیم. یک پیتزای عالی که به‌تمام‌معنا خوشمزه بود. من معمولاً اهل پیتزا نیستم و آن را غذای سالمی نمی‌دانم و دو سه برش بیشتر از پیتزا نمی‌خورم ولی این پیتزا خیلی خوشمزه بود و من حاضر نشدم که قسمتی از آن را به همسرم بدهم و همه را خودم خوردم.
برای شام امشب دل را به دریا زدیم و از منوی رستوران یک سیکما (Sikma) را انتخاب کردیم و منتظر شدیم تا ببینیم چه غذایی برایمان می‌آورند. بعد از چند دقیقه یک نان پهن که در آن سیب‌زمینی پنیر خوش طعمی قرار داشت آوردند. چون این غذا را نمی‌شناختیم یک پرس کباب هم سفارش دادیم. سیکما غذایی محلی و خوشمزه بود ما چند بار دیگر هم در آدانا از این نان خوردیم حتی برای صبحانه یکی از محبوب‌ترین انتخاب‌های ما محسوب می شود.
از آنجایی که شاید شما هم با آدانا آشنایی نداشته باشید کمی بیشتر از این شهر برای شما خواهم گفت و سپس ادامه سفرنامه را دنبال می کنیم.

آدرس هتل آنمان آدانا: Yeni Mahalle 87072 Sokak No:50 Seyhan ADANA بود.

فرودگاه آدانا

تا ظهر روز دوم خواب بودیم چون از روز اول خیلی خسته شده بودیم. بعد از ناهار به اتاق برگشتیم ولی این‌قدر هیجان داشتم که طاقت نیاوردم و بالاخره به کنار دریا رفتیم. فاصله هتل تا دریا نیم ساعت با ماشین بود تقریباً 30 کیلومتر. آب‌وهوای این شهر ملایم و مدیترانه‌ای است و من عاشق این آب‌وهوا هستم. زمین های زیادی در آدانا زیر کشت بودند و در قسمت‌های زیادی مزارع مختلف دیده می‌شد. بعد از قدم زدن در کنار ساحل از یکی از دست‌فروشان یک شیرینی حلقه‌ای شکل خریدیم. این نان‌شیرینی خیلی شکر نداشت ولی طعم خیلی خوبی داشت. برای خرید به سری به بازار محلی آدانا زدیم. برای آشنایی با این شیرینی و سایر غذاهای ترکیه می توانید از لینک بهترین غذاهای ترکی استفاده کنید. بااینکه بازار بزرگ نبود ولی همه نوع وسایلی در آن پیدا می‌شد. کمی خرید کردیم و به دیدن برج ساعت بویوک رفتیم. این برج قدیمی بزرگ‌ترین برج ساعت ترکیه با ارتفاع 32 متر است. برج ساعت درواقع نماد شهر آدانا محسوب می‌شود. باگذشت هر ساعت، ساعت این برج یک صدا می‌دهد که در بیشتر نواحی آدانا شنیده می‌شود. در سمت شمال این برج مسجد اولکامی (Ulucami) قرار داشت که نماز مغرب را در آنجا خواندیم و به هتل برگشتیم. 

سفرنامه آدانا روز سوم

سفرنامه آدانا روز پنجم

آدانا یکی از زیباترین شهرهای ترکیه است که می تواند جایگزین خوبی برای گردشگران حرفه ای و یا مسافرانی باشد که سفرهای متعددی به ترکیه داشتند و به دنبال تجربه جدید هستند. 
لطفا اگر تجربه سفر به آدانا را دارید لطفا در بخش نظرات با ما و سایر فاینداتوری ها در میان بگذارید.
منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.